انسانهای نمونه
برخی انسانها، با دیدن یک فرد گرسنه، گریه میکنند. علی بن ابیطالب علیهالسلام میفرماید:
اگر تمام جهان را به من بدهند، حاضر نیستم دانه جوی را به ظلم از دهان مورچهای بگیرم.[130]
به راستی اگر نبودند این انسانهای نمونه که در برابر جنایتکاران، یک دنیا عاطفه و انسانیت و فضیلتخواهی هستند، انسان از جامعه انسانیت، مأیوس میشد. شخصی مثل علی بن ابیطالب علیهالسلام کار میکرد؛ به طوری که باغستانهای فراوانی را آباد ساخت و درختان زیادی را غَرس کرد و ...، اما هرگز این کارها را برای زراندوزی نمیکرد. امیرالمؤمنین اگر میخواست به واسطه کسب مال، بهترین زندگی را برای خودش درست کند میتوانست، اما باغها را آباد و در راه خدا وقف میکرد. ایشان میفرماید:
من نفسم را با تقوا، ریاضت میدهم. اگر میخواستم، میتوانستم غذای خود را از عسل پاک، مغز گندم و لباسهایم را از ابریشم تهیه کنم. اگر میخواستم، میتوانستم غذاهای خود را از بهترینها تهیه کنم، اما هیهات که هوای نفس بر من غلبه کند و من غذاهای خوب بخورم؛ در حالی که شاید در کشورهای اسلامی[131]، کسی گرسنه باشد.[132]
آیا انسان حق دارد از اموال شخصی خود به دلخواه استفاده کند؟ البته حقّ وجدانی و انسانی، مسئله دیگری است. مگر انسان میتواند هر طوری زندگی و رفتار کند و به دیگران بیتوجه باشد؟ قطعاً اسلام چنین چیزی را اجازه نمیدهد. حضرت علی علیهالسلام نمونه بزرگ اسلامی است؛ با اینکه اموال شخصی خودش بود، حاضر نبود بیحساب و کتاب آنها را خرج کند. در همین دوره جنگ تحمیلی هشت ساله عراق ضدّ جمهوری اسلامی، گاهی افرادی تمام هستی خود را برای جبههها میدادند؛ برای مثال: یک تازه عروس تمام طلاهای خودش را تقدیم جبههها کرده بود. این عواطف و این انسانها هم وجود دارند. اگر نبود کمکهای همین مردم و این ملت، مگر جبههها و وضعیت جنگ به این حالت پیش میرفت. عواطف انسانی در جامعه باید تقویت شود.
نتیجه اینکه انسان، نفس دو مرحلهای دارد، اگر مرحلهای بد است، دیگری خوب است و تنازعی با هم ندارند. پیامبران برای برقراری تعادل بین این حالات آمدهاند. برنامه آنان این بوده که انسانیت را تقویت کنند، با خواستههای نفسانی مبارزه کنند و آنها را تحت کنترل نیروی عقل و انسانیت انسان درآورند.
[130]. «وَاللّهِ، لَوْ اُعطِیتُ الاَقالیمَ السَّبعَةَ بِما تَحتَ اَفلاکها عَلی اَنْ اَعصِی اللّه فی نَملَةٍ اَسلُبُها جُلبَ شَعِیرَةٍ» نهجالبلاغه، خطبه 224.
[131]. در کلام امیرالمؤمنین علیهالسلام نام «حِجاز» و «یمامه» سرزمینی در جنوب عربستان برای نمونه، آمده است.
[132]. «وَ اِنّما هِی نَفْسِی اَروضُها بِالتَّقوی لِتَأتِی آمِنَةً یومَ الخَوفِ الاَکبَرِ، وَ تَثبُتَ عَلی جَوانِبِ المُزلَقِ، وَ لَو شِئتُ لا هَتدیتُ الطَّرِیقَ، اِلی مُصَفّی هذَا العَسَلِ، وَ لُبابِ هذَا القَمحَ، وَ نَسائِجٍ هذَا القَزِّ، وَ لکن هَیهاتُ اَن یغلِبَنی هَوای، وَ یقُودَنی جَشَعِی إِلی تَخَیرِ الأَطعِمَة، وَ لَعَلَّ بِالحِجازِ أو بالیمامةِ مَن لا طَمَعَ لَهُ فِی القُرصِ...» نهجالبلاغه، نامه 45.