جایگاه انسان در روایات
حضرت امیر علیهالسلام در این باره میفرماید:
نفس یک گوهر گرانقدر و بسیار ارزشمند است که هر کس آن را نگهداری کند، آن را بالا برده و دارای ارزش بیشتری کرده است و هر کس آن را بیارزش کند، این گوهر را پایین آورده و از بین برده است.[67]
انسان از یک گوهر با ارزش چگونه محافظت میکند؟ بیتردید، آن را در یک جای مناسب قرار میدهد که از دست دشمنان و دزدان و خطرهایی که ممکن است به آن ضرر بزند، محفوظ بماند. هر چه آن گوهر باارزشتر باشد، صاحبش جایگاه بهتری برایش در نظر میگیرد. حضرت علی علیهالسلام در این حدیث شریف میفرماید: نفس یک گوهر بسیار گرانمایه و گرانقدر است؛ آن را نگهداری و محافظت و از افکار و حرکتهای شیطانی و تمایلات و خواستههای نفسانی حفظ کنید. نگذارید آلودگیها و شهوتها، گوهر گرانبهای وجودتان را نابود کند و با روحی کثیف و آلوده از دنیا بروید. گوهر نفس، گوهر شخصیت انسان است و سعادت اخروی او فقط و فقط به انسانیت اوست. اگر او انسانیت خود را حفظ کند، از دنیا با انسانیت بیرون میرود ولی اگر آن را پایمال کند، با آلودگی از دنیا میرود. این منطق اهل بیت علیهمالسلام حکایت از اهمیت پرورش انسان دارد.
امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمایند:
هر کس، شرف باطن خود را بشناسد، زیر بار پستیها و شهوتها نمیرود.[68]
در واقع، اگر گوهر نفس را شناخت، آن را به پستیها و کثافات آلوده نمیکند. انسان اگر گناه میکند، دلیلش این است که خود را نشناخته است. انسان آگاه و تربیت شده و بزرگ میداند که خلیفة اللّه است. پس دیگران را نمیآزارد، چرا که میداند انسان، مظهر عطوفت است، لذا نباید به مردم تعدی کند، نباید غیبت کند، نباید تهمت بزند و خلاصه، هر کاری را که موجب آزارِ دیگران شود، ترک میکند. در مقابل، انسانی که انسانیت خود را نشناخته و خود را حیوان میداند، مرتکب کارهای زشت میشود. اصولاً انسانهایی که به دیگران بدی میکنند در معاشرت و برخورد نشان میدهند که انسانهای سبک و ضعیف النّفسی هستند. در مقابل، کسی که بزرگ و آقاست، نفسش نفس انسانی است و شرافت خود را درک میکند و زیر بار کارهای پست نمیرود. وقتی امام حسین علیهالسلاممیفرماید: «من حاضرم کشته شوم، اما زیر بار ذلت نروم»،[69] از این روست که خود را انسان میداند. انسان در برابر هدف آن قدر ضعیف نیست که خود را ببازد و بگوید نمیتواند؛ و در نیتجه، تسلیم شود. اگر امام حسین علیهالسلامآن مقام بزرگ را دارد و فداکارانه و تا مرز شهادتِ خود و فرزندانش پیش میرود، برای این است که شرف و عظمت روحش را درک کرده و خویش را ساخته و شناخته است. در روایات هم تأکید شده که مؤمن، حق ندارد ذلت را بپذیرد؛ چنانکه پیامبر گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآله نیز میفرمایند:
هیچ مؤمنی، حق ندارد نفس خود را خوار و ذلیل بشمارد.[70]
حضرت علی علیهالسلام میفرماید:
هر کس نفس خود را بشناسد آن را برای امور پست و فانی، پست و خوار نمیکند.[71]
کسی که ارزشی برای انسانیتش قائل نیست و خودش را نمیشناسد، آلودگیهایی را برای نفس خویش ایجاد میکند؛ در حالی که منطق اسلام این است که شرافت و بزرگی انسانها را برایشان اثبات کند و بگوید ای انسانها! شما انسانید. حضرت علی علیهالسلام به امام حسین علیهالسلاموصیت نمود:
نفست را از هر زبونی و پستی دور بدار؛ هر چند تو را به نعمتهای بیشمار رسانَد، زیرا هرگز برابر آنچه از نفس خویش صرف میکنی، به عِوَض نخواهی یافت. و بنده دیگری مباش، که خداوند آزادت آفریده است.[72]
همه پیامبران و اولیای الهی آمدهاند که بگویند: ای انسان! تو انسانی. چون میخواهند شرافت انسان را اثبات کنند. دعوت مربیان تربیتی جامعه نیز باید اینگونه باشند. تا شخصیتِ خفته و عافلِ انسانی افراد را بیدار کنند.
[67]. «إنّ النفسَ لجوهرةٌ ثَمینة مَن صانَها رَفعَها، و من ابتَذلَها وَضعَها» آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، ص 231، ح 4616.
[68]. «مَن عرفَ شَرفَ معناه صانَه عَن دنائةِ شهوتِه و زورِ مناه» همان، ص 233، ح 4655.
[69]. «هیهات منّا الذّلّة».
[70]. حرّ عاملی، وسائلالشّیعه، ج 16، ص158.
[71]. «مَن عرفَ قدَر نفسِه لم یهِنْها بالفانیاتِ» آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، ص 233، ح 4653.
[72]. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 16، ص 93.