انسان مادیگرا
اگر زندگی انسان در خوردن و خوابیدن و کارکردن و رفاهطلبی و شهوترانی و غضب و خواستههای حیوانی خلاصه شد، او دیگر انسان نیست. انسانی که از اوّل صبح که از خواب بر میخیزد، جز هدف دنیوی، هدف دیگری ندارد و اصلاً به فکر خدا و توجه به اللّه و زندگی حقیقیاش نیست، به ظاهر انسان، ولی یک حیوان واقعی است؛ حیوانی که گاهی در حیوانیت از حیوانات هم پیشی میگیرد.[73] انسان اگر به پرورش قوای حیوانی خود پرداخت، در خوی حیوانی از حیوانات هم جلوتر میزند. مگر گرگ، جز حیوانی درنده، چیز دیگری است؟ گرگ با چنگ و دندان میکشد و شکمها را پاره میکند، اما انسان اگر به جنبه حیوانیتش غلبه نکند، با سلاحهای کشنده، هزارها و صدها هزار انسان را به خاک و خون میکشد و هیچ باکی هم از این کار ندارد. آنقدر در حیوانیت رشد میکند که از گرگها و درندگان دیگر هم بالاتر میرود! البته انسان باید از منابع طبیعی استفاده کند. بالاخره او غذا میخواهد، نیاز به ازدواج دارد، خانه میخواهد، و باید زندگی کند و اسلام هم از اینها نهی نکرده، بلکه در تلاش برای تحصیلِ آنها دستور هم داده، اما این فرق دارد با اینکه انسان تمام خودیت و هستی خود را خود حیوانی بداند و در تمام مباحث، گفتهها و نوشتههایش نشان از مادیات و دنیا و جاه و مقام و... باشد. در واقع، چنین انسانی خودش را گم کرده و از بدبختترین انسانهاست. قرآن کریم میفرماید:
ای پیامبر! به مردم بگو: آن کسانی که میبازند و آنان که زیان میکنند، کسانی هستند که نفس خود را میبازند. اینان هستند که نفس خود را از دست میدهند. و خسران بزرگ آن است که انسان نفس خود را ببازد.[74]
قرآن مَجاز گویی نمیکند و با کسی تعارف ندارد، بلکه واقعیت را بیان میکند. خدا نکند انسان وقتی از دنیا میرود، دیگر انسان نباشد و خود انسانیاش را از دست داده باشد و حیوان محشور شود. پس بدبختترین مردم کسانی هستند که دچار از خودباختگی شده و خود را گم کنند. خدا نکند خود حقیقیمان را فراموش کنیم و خیال کنیم خود ما همین است که غذا بخورد، لذت ببرد، اموالی را جمع آوَرد و نگهداری کند؛ بعد هم بگوید: خود من؛ یعنی کسی که دارای مقامی باشد و ریاست کند. خود من؛ یعنی آنکه لباس خوبی بپوشد و اتومبیل گرانقیمتی سوار شود. کسی که خدا در زندگیاش نباشد، خودش را فراموش کرده است. در قرآن میخوانیم که: ای مردم! مانند کسانی نباشید که خدا را فراموش کردهاند، پس خودشان را فراموش کردهاند. آنان در حقیقت بدکاران هستند.[75] چقدر جالب و زیباست که خودیتِ انسان، پیوند خورده به «اللّه» است، جنبه ملکوتی دارد، از عالَم قدس و عالم جمال و کمال و ابدیت است و اگر ارتباطش را با خدا قطع کند و او را از یاد ببرد، در واقع، خودش را فراموش کرده است. آنگاه او حیوانی بیش نیست. انسانی که تمام همّ و غمّش در دنیا فقط پیروی از هوای نفس و تأمین خواستههای آن باشد در واقع، خدا را نمیپرستد، بلکه نفس خود را میپرستد.
آیا ندیدی کسی را که اله خودش را هوا گرفته؟ یعنی هوا و خواهشهای نفسانی را میپرستد.[76]
مگر پرستش جز این است که از ابتدا به هر چه نفس بگوید، عمل کند؟ انسانی چنین، نفس پَرَست است. در روایات، فراوان دیده میشود که افرادی بنده مال، عبد دِرهَم و دینار و بنده جاه و مقام هستند. انسانی که خودش را در اختیار مقام قرار دهد؛ یعنی برای کسب مال به هیچ قاعدهای پای بند نباشد و تمام هدفش جمعآوری اموال باشد؛ چه ضربه بخورد و چه نخورد، واقعاً عبد مال، محسوب میشود. پناه بر خدا از روزی که انسان از دنیا میرود و به صورت حیوان، محشور میشود. در روایات هم آمده است که: انسان هر چه را دوست بدارد با آن محشور میشود.اینها تشبیه و مَجاز نیست، بلکه واقعیت است. پیامبران آمدهاند تا بگویند: ای انسانها! شما انسانید. ما برای ماندن در این جهان خلق نشدهایم. مقام انسان بالاتر و عالیتر از آن است که در دنیای فانی بماند. خودمان را فراموش نکنیم. پس به جای پرداختن به خود حیوانی خود، خود انسانیمان را زنده کنیم و سیر الی اللّه را در پیش گیریم. این برنامه تمام پیامبران بوده است.
[73]. « أُولـئِک َ کالأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ » اعراف، آیه 179.
[74]. « قُلْ إِنَّ الخاسِرِینَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَأَهْلِـیهِمْ یوْمَ القِـیامَةِ أَلا ذ لِک هُوَ الخُسْرانُ المُبِینُ » زمر، آیه 15.
[75]. « وَلا تَکونُوا کالَّذِینَ نَسُوا اللّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولـئِک َ هُمُ الفاسِقُونَ » حشر، آیه 19.
[76]. « أَفَرَأَیتَ مَنِ اتَّـخَذَ إِلـهَهُ هَواهُ وَأَضَلَّهُ اللّهُ عَلی عِلْمٍ » جاثیه، آیه 23.