هدف از خلقت انسان
خداوند عالم، انسان را خلق کرده، نه فقط برای خوردن و خوابیدن و اعمال زناشویی، این کارها که از حیوانات بهتر ساخته است! انسان برای عالم آخرت و معاد خلق شده است؛ هرچند وسایل آسایش باید در همین دنیا تهیه شود و خدایی که ما را خلق کرده، از باب لطف راه را به ما ارائه داده و فرموده چه چیز برای ما نافع و چه چیز مضر است. افراد انسان در این بازار تاجر و عامل هستند و سرمایه این کار، عمر عزیز و صحت و سلامت و فراغت و وسایل لازم است که همه را خداوند عالم، پیشبینی نموده و بازار این تجارت دنیاست. سود این معامله، وسایلی است که اسباب رستگاری شود و ضرر و زیان آن اسباب بدبختی و شقاوت است. دقایق و ساعات عمر دائماً میگذرد و تلف میشود، اگر کسی در مقابل این ساعات و دقایق، عمل صالحی که برایش فایده داشته باشد مهیا سازد، ضرر نکرده، بلکه سود هم برده است. و اگر عمر، تلف شود و تنها به خوردن و پوشیدن و نوشیدن و بطالت بگذرد فرد، زیان و خسران برده است. نتیجه این تجارت در قیامت و نزد میزان عدل الهی ظاهر میشود. آنجا معلوم میشود چه کسی ضرر کرده و چه کسی نفع. بسا افرادی که در این دنیا سرگرم تهیه اسباب خوشی هستند و به جمع اموال از هر راه موفق میشوند و با زدن و بردن و غارت کردن و تهیه املاک و اندوختن ثروت، گمان میکنند از دیگران جلو افتادهاند و شاید دیگران را نیز مسخره میکنند و به گمان خود ربح و سود بردهاند؛ در صورتیکه در قیامت معلوم میشود زیان بردهاند و سرمایه عمر را تلف نمودهاند و با دست خالی، بلکه با پروندهای سنگین از گناهان وارد آن سرا میشوند. در روایات آمده است:
کسی که دو روزش مانند هم باشد، زیان کرده است.[45]
همچنین حضرت علی علیهالسلاممیفرماید:
به راستی که زیانکارترین مردم در تجارت و پشیمانترین آنها در تلاش کسی است که پیکرش را در پی آرزوهایش بفرساید و مقدّرات با او مساعدت نکند. پس، از دنیا با حسرت خارج شود و با رنج به آخرت وارد شود.[46]
در روایت دیگری از پیامبر گرامی اسلام آمده است: در قیامت، سؤال میشود از بنده که: عمرت را در چه راهی صرف کردی؟ و بدنت را در چه طریقی کهنه کردی؟ و مالت را از کجا تحصیل و در چه امری صرف کردی؟.[47]
واقعاً جای تعجب است که انسان با وجود اینکه میداند برای زندگی این سرا خلق نشده و میداند دنیا پلی است برای آخرت که باید برایش توشه تهیه نمود و تمام انبیا و اولیا همیشه مردم را به آخرت میخواندند و وسایل و روشهای رستگاری و شقاوت را برای آنها بیان میکردند، این طور سرگرم دنیا هستند و به آخرت و معاد، هیچ فکر نمیکنند. اللّه اکبر از این همه غفلت و فراموشی! ما روزی یک بار که هیچ، بلکه ماهی یک بار هم به یاد معاد نمیافتیم! وقتی هم که به فکر افتادیم، نفس امّاره ما را گول زده، به ما وعدهها میدهد که: خدا کریم است، خدا ما را خلق نکرده برای سوزانیدن! یا مثلاً خدا ما را به فلان امر میبخشد و... با همین تصورات، حاضر نیستم مَواعظ و مَواعید انبیا و اولیا را گوش دهیم. واقعاً اگر فرض کنیم یکی از ما از جنس بشر نبودیم و فقط از احوال و اوضاع آنها مطّلع بودیم میدیدیم که اینها موجوداتی هستند که مدت کمی در این دنیا عمر میکنند و اجلشان هم معلوم نیست و میدانستیم که برای این دنیا خلق نشدهاند و این همه برگزیدگان حق، آنها را نصیحت و موعظه مینمایند و از عذاب آخرت و نعیم آن مطّلع میکنند، اما در عین حال، سرگرم امور دنیا هستند و اصلاً به فکر آخرت نیستند، بسیار تعجب میکردیم و پیش خود میگفتیم: اینها دیوانهاند یا عاقل؟ اگر عاقل هستند که این کارها کار عُقَلا نیست! «اویس قَرَنی»[48] که یکی از اصحاب امیرالمؤمنین علیهالسلامبود که شبها را نمیخوابید. شبی میگفت: امشب شب رکوع است و آن شب را تا صبح به رکوع میگذراند. و شبی دیگر میگفت: این شب، شب سجود است و تا صبح به سجده میافتاد.[49]
[45]. امام کاظم علیهالسلام : «من استوَی یوماه فهو مَغبون» حرّ عاملی، وسائلالشّیعه، ج16، ص94.
[46]. «إنّ أخسر الناس صفقةً و أَخیبهَم سعیاً رجلُ أخلَق بدنَه فی طلبِ ماله و لم تُساعِده المقادیرُ علی إرادته، فخَرجَ من الدنیا بحسرته، و قدم علی الآخرةِ بتَبِعَتِه» نهجالبلاغه، حکمت 430.
[47]. مجلسی، بحارالانوار، ج6، ص223.
[48] .از «زُهّادِ ثمانیه» که بر همه آنان فضیلت داشت؛ ر.ک: تذکرة الاولیاء، ص 15، ذکر اویس القرنی: «گاه گاه خواجه انبیا روی سوی یمَن کردی و گفتی: اِنّی لأجدُ نَفس الرَّحمن مِنْ قِبَلِ الیمَن: نسیم رحمت از جانب یمَنی مییابم...»؛ علی دوانی، مفاخر اسلام، ج 11، ص 553 (زُهّاد ثمانیه و سفینة البحار، ج 1، ص 53 : «تَفُوحُ رَوایحُ الجَنَةِ مِنْ قِبَلِ قَرَن، واشَوقاهُ اِلَیک یا اُوَیسَ القَرَن!».
[49]. سید علی بروجردی، طرائف المقال، ج2، ص596 .