عبادت اویس قَرَنی
«ربیع بن خُثَیم» میگوید: نزد اویس رفتم، دیدم نماز صبح را به جا آورده و نشسته مشغول دعاست. با خود گفتم گوشهای بنشینم تا از دعا فارغ شود. مشغول دعا بود تا ظهر داخل شد، برخاست و نماز ظهر را ادا کرد، بعد از آن مشغول تسبیح و تهلیل بود تا نماز عصر و بعد از نماز عصر به اوراد مشغول شد تا نماز مغرب و عشا را به جا آورد و باز مشغول شد تا طلوع صبح و نماز صبح را ادا کرد و بعد مشغول دعا شد! اندکی چشم او میل به خواب کرد، گفت: خدایا! پناه میبرم به تو از چشمی که پر خواب شود![50] اولیای خدا در مقام عبادت و بندگی حق اینطور بودند. حضرت علی علیهالسلام فرمود:
مردم در دنیا دو گروه اند: گروهی تا آنجا برای دنیا عمل میکنند که دنیا آنها را از آخرتشان باز میدارد که میترسند بازماندگانشان فقیر گردند و خود را (از فقر معنوی اخروی) در امان میدانند، لذا عمر خود را برای سود دیگران تباه میکنند و گروهی دیگر در دنیا برای آخرت عمل میکنند، اما سهم آنها از دنیا، بدون کار به آنان میرسد. پس بهره دنیا و آخرت را با هم میبرند و هر دو سرا را با هم تصاحب میکنند، در درگاه خداوند آبرومند خواهند بود. در نتیجه هر حاجتی را از خدا بخواهند خداوند از آنها دریغ نمیدارد.[51]
پس معلوم میشود قسم خداوند عالم، مبنی بر زیانکاری، انسان درست است. چه ضرر و خسرانی از این بالاتر که انسان، مدتی در این دنیا باشد و عمر عزیز خود را بیهوده تلف کند و با اینکه وسایل رستگاری برایش مهیاست، برای سفر آخرت، تدارک نبیند، بلکه همیشه مشغول لهو و لعب بوده و عمر خود را به بطالت صرف کند و اصلاً در فکر اهداف خلقت نباشد. وقتی مرگ گریبانگیرش شد به نامه عملش نگاه کند و همه را پر از معاصی و اعمال بی فایده ببیند؟ چه حسرتی بالاتر از این که در دنیا سرگرم جمع اموال بوده، ولی نتیجهای عایدش نشده و با دست خالی و چشم پر حسرت از این سرا رخت بربندد؟ حضرت علی علیهالسلاممیفرماید:
به راستی که در روز قیامت بزرگترین حسرت برای مردمی است که مال و دارایی خود را در غیر طاعت خدا به دست آورده و مردی دیگر آن را به ارث برده است و در طاعت خدا انفاق کرده و برای آن داخل بهشت شده و مرد نخستین به سبب همان مال به دوزخ رفته است.[52]
[50]. غزالی، احیاء العلوم، ج4، ص350.
[51]. «النّاس فی الدّنیا عاملان: عامل عَمِلَ فی الدّنیا للدّنیا قد شَغلَتْه دنیاه عن آخرته یخشی علی مَن یخلفُ الفقَر و یأمُنه علی نفْسهِ فَیفنی عمره فی منفعة غیره. و عامل عَملَ فی الدّنیا لما بعدَها فجاءه الَّذی لَه من الدّنیا بغیر عملٍ، فأحرزَ الحَظّینِ معاً و ملَک الدّارینِ جمیعاً فَأصبح وجیهاً عنداللّه لایسأل اللّه حاجةَ فیمنعه» نهجالبلاغه، حکمت 269.
[52]. «إنّ أعظمَ الحسراتِ یومَ القیامة حسرةً رجلُ کسبَ مالاً فی غیر طاعة اللّهِ فَورثه رجلٌ فأنفَقَه فی طاعةِ اللّهِ فدَخلَ به ألجنّةَ و دَخلَ الاوّلُ به النّارَ» همان، حکمت 429.