انسان و مذمت نفْس
نفس انسان و روح ملکوتی او همان حقیقتی است که حقیقت انسان به واسطه همان، انسان است. نفس آدمی، گوهری است شریف و ملکوتی که از عالم قدس و عالم بالا، منشأ خیرات و خوبیها میشود و انسان را به کارهای خیر، ترغیب میکند.
در عین حال، روایات و آیات بسیاری نفس انسان، را بزرگترین دشمن او معرفی کرده و آن را منبع شرور و نقایص خواندهاند. به انسان هشدار دادهاند که نفس، امّارة بالسّوء است. پس مراقب نفس بود، با او جهاد کرد و با خواستههایش مخالفت ورزید.
انسان و ضرورت احیای صفات روحانی
اگر انسانهایی را در تاریخ میبینیم که با فداکاری و جانبازی در راه هدف مقدس اسلام، جان دادهاند، به واسطه احیای همین صفات انسانی بوده است. اگر جبهههای جنگ تحمیلی ما با معنویت و روحانیت آمیخته بود، بهواسطه احیای همین صفات بوده است. اگر رزمندگان ما از خانواده و مال و همسر و فرزندشان میگذشتند و جان خود را در طبق اخلاص میگذاشتند و برای یاری اسلام، جهاد میکردند، جز برای احیای خُلق انسانی نبود.
حضرت علی علیهالسلام فرمودند:
تعجب میکنم از انسانهایی که وقتی، چیزی را گم میکنند، برای پیدا کردنش به این در و آن در میزنند، ولی وقتی نفس خود را گم میکنند، دنبال پیدا کردنش نمیروند.[77]
این روایت، بسیار جالب است. اینکه آدمی نفس خود و انسانیتش را گم کرده و گمان کند حیوان است و همه کارهایش از خوی حیوانیاش سر زند. از امام سجاد علیهالسلام پرسیدند: ارزش و عظمت چه کسی از همه مردم والاتر است؟ امام علیهالسلامفرمود:
شریفترین مردم و گرانمایهترین آنان کسی است که دنیا را مایه شرافت و ارزش خود نداند.[78]
دنیا که ارزش انسانیت انسان را نشان نمیدهد. آیا واقعاً ارزش انسانی در همین زندگی روزمره است که خودمان را با آن سرگرم کردهایم؟ بیشک، چنین نیست. کسانی عزیز و گرانمایهاند که قدر خود را بدانند و سرگرم کارهای پوچ و بیهوده نشوند.
امام علی علیهالسلام میفرمایند:
دنیا، خانهای است برای عبور کردن. دنیا دارِ عبور است؛ عبور به دار قرار و همیشگی و جاودان. مردم در این خانه دو دسته هستند؛ یک دسته: کسانی که نفس خود را در برابر شهوتها، خواستهها و تمایلات حیوانی نفس میفروشند. چنین نفسی خود را به هلاکت میاندازد و دسته دیگر: نفس خود را میخرند و خود را از حیوانیت و جمادیت نجات داده و در نهایت، خود را آزاد میکنند.[79]
[77]. «عجبتُ لمن ینشد ضّالتَه و قد أضلَّ نَفسه فلا یطلبْها» محمدی ریشهری، میزان الحکمه، ج3، ص1876.
[78]. قیل لَه (لِعَلی بن الحسین علیهالسلام): مَن أَعظمُ النّاسِ خَطَراً؟ فَقالَ: «من لم یر الدّنیا خطراً لنفسه» (الحرّانی، تحف العقول، ص 278).
[79]. «الدّنیا دار مَمّرٍ، لا دار مقرّ و النّاس فیها رَجُلان: رَجُلٌ باعَ فیها نَفْسَه فأوبَقها، وَ رَجُلٌ ابتاعَ فأعتقَها» نهجالبلاغه، حکمت133.