مدیریت شوهر را پذیرا باشید
هر مؤسسه، اداره، کارخانه، کارگاه و خلاصه هر تشکیلات اجتماعی نیاز به یک مدیر مسئول دارد. هر چه هم بین افراد یک مؤسسه، تعاون و همکاری وجود داشته باشد، ولی کارهای آن جا، بدون مدیر، به خوبی اداره نخواهد شد. اداره اعضای خانه به یقین از اداره هر مؤسسهای دشوارتر و با ارزشتر است و نیاز بیشتری به مدیر دارد.
گرچه تفاهم کامل و تعاون و همکاری، بین اعضای خانه امری لازم به شمار میآید، ولی ضرورت وجود سرپرست عاقل و با تدبیر در خانه نیز امری آشکار است. هر خانه ای که یک مدیر با تدبیر و نافذالکلمه نداشته باشد، به یقین اوضاع منظم و رضایتبخشی نخواهد داشت، سرپرستی خانه یا باید به عهده مرد باشد و زن از او اطاعت کند، و یا به عهده زن باشد و مرد فرمانبرداری کند، اما از آن جا که این کار غالباً از مردها بهتر ساخته است؛ چون تعقلاتشان بر احساساتشان غلبه دارد، خداوند حکیم این مسئولیت بزرگ را بر دوش آنان نهاده و در قرآن شریف میفرماید:
مردان سرپرست زنانند؛ زیرا خدا بعضی را بر بعض دیگر برتری داده است و برای این که از مالهای خویش خرج کردهاند پس زنان شایسته فرمانبرداریاند.[1]
بنابراین، صلاح خانواده در این است که مرد را به عنوان بزرگ و سرپرست خانواده بشناسند و با نظر و صلاحدید او کار کنند، این موضوع بدان معنا نیست که مقام زن کوچک شمرده شده باشد، بلکه حفظ نظم و انضباط منزل، چنین روشی را میطلبد.
اگر خانمها احساسات خام و تعصبهای بیجا را کنار بگذارند، وجدانشان نیز بدین موضوع قضاوت میکند.
خانم ... میگوید: ما در ایران رسم خوبی داشتیم که متأسفانه به تدریج از بین رفته است. سنت این بود که همیشه مرد در خانواده ایرانی رئیس خانواده بود، ولی امروزه وضع منزل متزلزل شده و خانوادهها در انتخاب رئیس سرگردان ماندهاند. حال که زنِامروزی در بسیاری از موارد اجتماعی، حقی برابر مرد یافته، بهتر است در خانه مرد را به عنوان رئیس بپذیرد.[2]
گرچه گرفتاریهای زندگی و مشاغل روزانه مرد غالباً اجازه نمیدهد که وی در تمام امور خانواده دخالت کند و در واقع قسمت عمده کارهای خانه، عملًا در اختیار کدبانوی خانه قرار میگیرد و بر طبق میل و اراده او انجام میپذیرد، ولی به هر حال حق حاکمیت و سرپرستی مرد باید محترم شمرده شود. اگر در جایی اظهار عقیده و دخالت کرد گرچه در امور جزئی خانهداری، نباید در برابر پیشنهادش استقامت ورزید و بدینوسیله حق حاکمیت او را تباه ساخت و به شخصیتش لطمه وارد کرد که در این صورت، خودش را مسلوبالاراده و همسرش را یک زن بیادب و حقنشناس و لجباز به حساب میآورد، از زندگی دل سرد و به همسرش کمعلاقه میشود. چون شخصیتش جریحهدار شده، ممکن است در صدد تلافی و انتقام برآید و حتی در مقابل خواستههای به جا و معقول همسرش سرسختی نشان دهد.
رسول خداه میفرماید:
زن خوب به حرف شوهرش گوش میدهد و مطابق دستوراتش عمل میکند.[3]
زنی از رسول خدا پرسید: زن نسبت به شوهرش چه وظیفهای دارد؟ حضرت فرمود:
باید از وی اطاعت کند و از فرمانش تخلف ننماید.[4]
و از سخنان پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله است که فرمود:
بدترین زنها زن لجباز و یک دنده است.[5]
و نیز میفرماید:
بدترین زنها کسانی هستند که نازا، کثیف، لجبز و نافرمان باشند.[6]
خانم گرامی! شوهرت را به عنوان بزرگ و سرپرست خانواده بپذیر، با نظر و مشورت وی کارها را انجام بده، از دستوراتش تخلف نکن، اگر در کاری دخالت کرد در برابرش سرسختی نشان نده، گرچه درباره مسائل خانهداری باشد که تو بهتر از آن آگاهی داری، شوهرت را عملًا یک فرد بیاختیار قرار نده، بگذار گاهگاهی در کارها دخالت کند و بدینریاست ظاهری دلخوش باشد، موضوع ریاست او را عملًا به فرزندانت نشان بده، به آنها تذکر بده تا در کارها، از پدرشان اجازه بگیرند و از فرمانش تخلف نکنند.
آنها را حرف شنو و فرمانبردار و با ادب تربیت کن تا احترام تو و شوهرت محفوظ بماند.
[1]. نساء( 4) آیه 34« الرِّجالُ قَوّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ وَبِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ فَالصّالِحاتُ قانِتاتٌ»
[2]. روزنامه اطلاعات، 17 مرداد 1351
[3]. بحارالأنوار، ج 103. ص 235
[4]. همان، ص 248
[5]. مستدرک الوسائل، ج 2، ص 532
[6]. شافى، ج 2، ص 129