نظم و انضباط، کوتاهترین و بیخطرترین راه برای رسیدن به موفقیت است و راز کامیابی انسانهای بزرگ و راه غلبه بر سختیها و یافتن کاستیهاست و عامل تأمین نیازهای مادی و معنوی و دستیابی سریع به اهداف و صرفهجویی در وقت و استفاده بهینه از این گوهر طلایی و محکمکاری و استحکام عمل و مراعات حقوق انسانهاست. انسان منضبط، زودتر به هدف میرسد و از نشاط و تحرک بیشتری برخوردار است.
از آنجا که نمازهای یومیه یا مستحبی در اوقات خاص، برگزار میشود، همین وقت خاص و معین، زندگی انسان نمازگزار را به نظم میکشد و بسیاری از کارهای خود را مطابق آن، تنظیم مینماید. در سیره علمای بزرگوار اسلام، جلوههای نظم را در پرتو نماز به خوبی مشاهده میکنیم.
«عنوان بصرى» در مدینه به محضر امام صادق علیهالسلام رسید و چیزهایی پرسید و سپس با اینکه کاری نداشت، همانجا نشست، امام علیهالسلام که میدید با نشستن او وقتش تباه میشود به او فرمود:
إنّی رجل مطلوب، و مع ذلک لی أوراد فی کلّ ساعة من آناء اللیل و النهار، فلا تشغلنی عن وردی...؛[1]
همانا من مردی هدفمندم و مقصدی دارم. بنابراین، در هر ساعتی از شب و روز، ذکر و عبادتی دارم. پس مرا از عبادتم باز ندار.
هنگامی دیگر، همین «عنوان بصرى»، نزد امام صادق علیهالسلام آمد و پس از شنیدن سخنان امام با اینکه لازم بود برخیزد و برود، باز هم در محضر امام علیهالسلام نشست، امام فرمود:
از نزدم برخیز و برو. تو را نصیحت کردم، ذکر و عبادتم را تباه نساز! من مردی هستم که به عمر و وقت خود، بخیل و سختگیرم.[2]
نماز و عبادت و ذکر، محور کار پیشوایان معصوم علیهمالسلام و نیز به پیروی از آنان شیوه عالمان دینی بوده و هست. روشن است که آن بزرگواران دائماً نماز نمیخواندند، بلکه به کارهای روزمره نیز مشغول بودند، اما نماز به دلیل اوقات خاصی که دارد به کارهای دیگرِ مؤمنان، انضباط بهتر و آسانتری میبخشد.
[1]. محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج1، ص224، ح17.
[2]. همان، ص226: «قم عنّی فقد نصحت لک، و لا تفسد علیّ وردی فإنّی امرئ ضنین بنفسی».