از مرحوم مجلسى نقل شده که فرمود:
«برادرم! بدان که هر یک از عبادات، روحى دارد و جسدى؛ ظاهرى دارد و باطنى. پس ظاهر و جسد آن عبارت است از حرکات مخصوص و باطن آن عبارت است از اسرار باطنى آن و ثمراتى که بر آن مترتب مىشود و روح آن عبارت است از حضور قلب و توجه به آن و طلب حصول آنچه هدف آن عبادت مىباشد و نتایج و ثمرات مطلوب، جز از آن طریق حاصل نمى گردد؛ مانند نماز که ستون خیمه دین است و خداى متعال آن را به عنوان افضل اعمال بدنى معرفى نموده و آثار مهمى را بر آن مترتب ساخته است و فرموده: « إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الفَحْشاءِ وَالمُنْکَرِ » و پیامبر اسلام صلىاللهعلیهوآله فرموده: «الصلاة معراج المؤمن» و معلوم است که آثار مذکور حاصل نمىشود، مگر با حضور قلب که روح نماز است؛ چون جسد بدون روح، اثرى ندارد. و به همین جهت نمازهاى ما ناهى از فحشا و منکر نیست و همچنین نماز ما نتوانسته ما را از این درکات پست دنیوى به درجات عالى معنوى، صعود دهد.
نماز یک معجون الهى و یک مرکب آسمانى است که چنانچه با شرایط ویژهاش انجام بگیرد براى علاج امراض نفسانى و بیمارىهاى روحانى، نافع است. بنابراین، نمازگزار باید در افعال نمازهایش در سرّ این فعل و غرض از آن خوب بیندیشد و به همان منظور آن را انجام دهد».[1]
[1]. شیخ عباس قمى، سفینة البحار، ج2، ص268.