شوهرداری
شوهرداری، یعنی مواظبت و نگهداری از شوهر. شوهرداری کار آسانی نیست که از هر زن بیلیاقت و نادانی ساخته باشد، بلکه نیازمند کاردانی، ذوق، سلیقه و زیرکی مخصوصی است. زنی که بخواهد شوهرداری کند باید دل او را به دست آورد، اسباب رضایت خاطرش را فراهم سازد، مواظب اخلاق و رفتارش باشد، به کارهای نیک تشویقش کند، او را از کارهای بد منع کند، مواظب بهداشت، سلامتی و تغذیه او باشد و سعی کند ازاو انسانی آبرومند، محبوب و مهربان بسازد تا برای خانوادهاش بهترین سرپرست و برای فرزندانش بهترین پدر و مربی باشد.
خداوند حکیم قدرت فوقالعادهای به زن عطا فرموده است. سعادت و خوشبختیِ خانواده در دست اوست، بدبختیِ خانواده نیز در دست اوست. زن میتواند خانه را بهمحیطی بهشت گونه بدل سازد و نیز میتواند آن را به صورت جهنمی سوزان در آورد. او میتواند شوهرش را به اوج ترقی برساند و نیز میتواند به خاک سیاهش بنشاند. زن اگر با هنرِ شوهرداری آشنا باشد و وظایفی را که خدا برای او مقرر فرموده، انجام دهد، میتواند از یک مرد عادی، بلکه از یک مرد بیلیاقت، شوهری لایق و آبرومند بسازد.
یکی از دانشمندان مینویسد: زن قدرت عجیبی دارد، مثل قضاو قدر است، هرچه بخواهد همان است.[1]
اسمایلز میگوید: اگر زن با تقوا و خوش خلق و کدبانویی در خانهای محقر و فقیر باشد آن خانه را محل آسایش و فضیلت و خوشبختی میسازد.
ناپلئون میگوید: اگر میخواهید اندازه تمدن و پیشرفت ملتی را بدانید به زنان آن ملت بنگرید.
بالزاک میگوید: خانه بیزن عفیف، قبرستان است.
شوهرداری به قدری در نظر اسلام اهمیت داشته که آن را همردیف جهاد در راه خدا دانسته است.
حضرت علی علیه السلام میفرماید:
جهاد زن به این است که خوب شوهرداری کند.[2]
با توجه به این که جهاد در راه خدا برای ترقی و گسترش اسلام، دفاع از کشورهای اسلامی و اجرای عدالت اجتماعی، بزرگترین عبادت است، ارزش شوهرداری معلوم میشود.
رسول خدا صلی الله علیه و آله میفرماید:
هر زنی که بمیرد در حالی که شوهرش از او راضی باشد، داخل بهشت میشود.[3]
و در روایتی دیگر میفرماید:
زن نمیتواند حق خدا را ادا کند مگر این که حق شوهرش را ادا کند.[4]
[1]. در آغوش خوشبختى، ص 142
[2]. بحارالأنوار، ج 103، ص 252
[3]. محجة البیضاء، ج 2، ص 70
[4]. مستدرک الوسائل، ج 2، ص 552