نماز
نماز ستون دین و از بهترین عبادتهاست. مسلمان در شبانه روز چند نوبت مشاغل دنیوى را کنار مىگذارد و به سوى خداى مهربان روى مىآورد. وضو مىگیرد و با کمال خضوع در برابر آفریدگار جهان مىایستد و به نماز مشغول مىشود. با خداى خویش خلوت مىکند و با او سخن مىگوید. دلش را به سوى خدا روانه مىسازد و با ذکر او قلب خود را نورانى مىگرداند.
این عبادت از اهمیت ویژهاى برخوردار است و در آیات و احادیث، به اقامه آن تأکید فراوانى شده است:
قرآن مىفرماید:
نماز را برپا بدارید و زکات بدهید و با رکوع کنندگان رکوع کنید.[1]
مىفرماید:
اى کسانى که ایمان آوردهاید! از شکیبایى و نماز مدد بجویید که خدا با شکیبایان است.[2]
مىفرماید:
به بندگان من که ایمان آوردهاند بگو تا نماز را برپا دارند و از آنچه روزیشان دادهایم، در نهان و آشکار انفاق کنند، پیش از آن که روزى فرار رسد که معاملهاى در کار نباشد و دوستى به کار نیاید.[3]
نیز مىفرماید:
آنچه از این کتاب بر تو وحى شده تلاوت کن و نماز را برپا بدار که نماز، آدمى را از زشتىها و بدىها باز مىدارد و ذکر خدا بزرگتر است.
خدا به کارهایى که مىکنید آگاه است.[4]
زید مىگوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که مىفرمود: بهترین اعمال نزد خدا نماز است و آخرین توصیه پیامبران هم مىباشد. چه زیباست که انسان غسل کند یا وضو بگیرد، آنگاه در جایى که هیچ کس او را نبیند، رکوع و سجده کند.
وقتى بنده سجدهاش را طولانى مىکند شیطان فریاد مىزند: واویلا، این شخص خدا را اطاعت مىکند و من عصیان ورزیدم، سجده مىنماید و من از آن امتناع ورزیدم.[5]
رسولخدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: وقتى بنده مؤمن به نماز مىایستد خدا به سوى او نظر مىکند تا وقتى که از نماز فارغ شود. رحمت خدا از بالاى سرش تا آسمان، او را فرا مىگیرد. فرشتگان از اطراف او تا آسمانها احاطهاش مىنمایند. خدا فرشتهاى را بر او مىگمارد که مىگوید: اى نمازگزار! اگر مىدانستى چه شخصى به تو نگاه مىکند و با چه کسى مناجات مىکنى هیچگاه از نماز منصرف نمىشدى و از جایت حرکت نمىکردى.[6]
رسولخدا علیه السلام فرمود: در روز قیامت بنده رابراى حساب فرا مىخوانند، اولین چیزى که مورد سؤال قرار مىگیرد نماز است. پس اگر نماز را خوب و بهطور کامل انجام داده نجات مىیابد وگرنه در آتش دوزخ افکنده مىشود.[7]
همچنین فرمود: هر کس نماز را کوچک بشمارد از من نیست، به خدا سوگند بر حوض کوثر بر من وارد نمىشود و هر کس شراب مست کننده بنوشد از من نیست، به خدا سوگند، بر حوض کوثر بر من وارد نخواهد شد.[8]
اسلام نه تنها به خواندن نماز تأکید مىکند بلکه از مسلمانان مىخواهد که نماز را بر پا دارند. نماز را به عنوان یک وظیفه مهم تلقى کنند و در اقامه آن اهتمام و کوشش نمایند. مراقب اوقات نماز باشند. و در اول وقت به سوى نماز بشتابند. در مساجد حاضر شوند و نماز را به جماعت بخوانند، در همهجا و همه حال، نماز را بر سایر کارها مقدم بدارند. امر نماز در نظر اسلام آن قدر مهم بوده که ترک عمدى و بدون عذر آن، از گناهان کبیره و در حد کفر به شمار رفته است.
امام صادق علیه السلام نقل کرده که مردى خدمت پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم آمد و عرض کرد: یا رسول اللّه! مرا نصیحت کن، فرمود: نماز را عمداً ترک نکن که هر کس عمداً آن راترک کند امت اسلام از او بیزار است.[9]
جابر روایت کرده که رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: بین کفر و ایمان جز ترک نماز فاصلهاى وجود ندارد.[10]
حضور قلب در حال نماز و توجه به خدا نیز بسیار مهم است. ذکر و قرائت، رکوع و سجود، تشهد و سلام، پیکر نماز را تشکیل مىدهند ولى حضور قلب به منزله روح نماز است. جان نمازگزار با حضور قلب به سوى خدا بالا مىرود تا به مقام قرب نائل گردد. گرچه حضور قلب، شرط صحت نماز نیست ولى معیار ارزش و قبول آن است، به همین جهت به تحصیل حضور قلب تأکید شده است:
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: مقدار قبولى نمازها فرق مىکند؛ برخى نصف، ثلث، ربع، خمس با یک دهم آن مورد قبول واقع مىشود. و بعضى از نمازها همانند لباس کهنه پیچیده و به صورت نمازگزار زده مىشود. همانا که بهره تو از نماز به مقدارى است که توجه قلبى به خدا دارى.[11]
نیز فرمود: هر کس در حال نماز به غیر خدا توجه کند خدا به او مىگوید:
اى بنده من! چه کسى را قصد کرده و طلب مىکنى؟ آیا جز من پروردگار دیگرى را مىجویى؟ یا مراقب دیگرى را غیر از من مىطلبى؟ یا بخشنده دیگرى را جز من اراده مىکنى؟ در حالى که من از همه کس کریمتر، بخشندهتر و پاداش دهندهتر هستم، در نماز پاداشى به تو مىدهم که حد ندارد. به من توجه کن، زیرا من و فرشتگانم به سوى تو توجه داریم. پس اگر نمازگزار توجهش به سوى خدا معطوف شد گناه غفلت گذشتهاش زائل مىگردد. اگر در مرتبه دوم نیز به سوى غیر خدا توجه نمود، باز خدا همین خطاب را تکرار مىکند. پس اگر برگشت و به سوى خدا توجه نمود خدا نیز از غفلت گذشتهاش چشمپوشى مىکند. پس اگر در مرتبه سوم نیز به سوى غیر خدا توجه نمود، خداى متعال نیز همین سخن را تکرار مىکند، پس اگر نمازگزار توجهش را به سوى خدا معطوف داشت خدا گذشته او را مىبخشد.
ولى اگر در مرتبه چهارم باز از توجه به خدا منصرف شد خدا و ملائکه از او اعراض مىکنند و خدا مىفرماید: اى بنده! من تو را به آنچه دوست دارى و طلب مىکنى واگذار کردم.[12]
انواع نمازها
نمازها به دو قسم تقسیم مىشوند: واجب و مستحب. پنج نوع نماز واجب داریم:
1. نمازهاى واجب یومیه، یعنى صبح، ظهر و عصر و مغرب و عشا.
2. نماز آیات: این نماز دو رکعت است که در مواقع خاص و با کیفیت مخصوص خوانده مىشود. نماز آیات در صورتى واجب مىشود که خورشید یا ماه بگیرد یا زلزلهاى حادث شود، یا یک حادثه مهم آسمانى رخ دهد که اکثر مردم بترسند.
3. نماز میت: این نماز با کیفیت مخصوص بر مرده مسلمان خوانده مىشود.
4. نماز طواف حج واجب: این نماز دو رکعت است و بعد از طواف حج و عمره خوانده مىشود.
5. نمازهاى قضا شده پدر که بر پسر بزرگتر واجب است آنها رابخواند.
نمازهاى مستحب بسیار زیادند که بیشتر آنها دو رکعتى هستند؛ مثل نمازهاى نافله یومیه که هر روز با نمازهاى یومیه خوانده مىشوند. نافله ظهر هشت رکعت قبل از آن نافله عصر هشت رکعت قبل از آن، نافله مغرب چهار رکعت بعد از آن نافله عشا دو رکعت نشسته بعد از آن و نافله نماز صبح دو رکعت قبل از آن مىباشد.
نماز شب نیز یکى ازنوافل مستحب مؤکد است که وقت سحر خوانده مىشود. هشت رکعت آن به قصد نماز شب خوانده مىشود و دو رکعت به نیت نماز شفع و یک رکعت به نیت نماز وتر.
نمازهاى مستحب دیگرى نیز وجود دارد که در مواقع مخصوص خوانده مىشوند. علاقهمندان مىتوانند به کتابهاى دعا مراجعه نمایند.[13]
[1]. بقره( 2) آیه 43:« وَأَقِیمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّکاةَ وارْکَعُوا مَعَ الرّاکِعِینَ»
[2]. همان، آیه 153:« یا أَیُّها الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصّابِرِینَ»
[3]. ابراهیم( 14) آیه 31:« قُلْ لِعِبادِىَ الَّذِینَ آمَنُوا یُقِیمُوا الصَّلاةَ وَیُنْفِقُوا مِمّا رَزَقْناهُمْ سِرّاً وَعَلانِیَةً مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِىَ یَوْمٌ لا بَیْعٌ فِیهِ وَلاخِلالٌ»
[4]. عنکبوت( 29) آیه 45:« أُتْلُ ما أُوحِىَ إِلَیْکَ مِنَ الکِتابِ وَأَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الفَحْشاءِ وَالمُنْکَرِ وَلَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ وَاللَّهُ یَعْلَمُ ما تَصْنَعُونَ»
[5]. کافى، ج 3، ص 264: زید الشحّام، عن أبیعبداللّه علیه السلام قال: سمعته یقول:« أحبُّ الأعمال إلى اللّه عزّوجلّ الصلاة و هی آخر وصایا الأنبیاء، فما أحسن الرجل یغتسل أو یتوضّأ فیُسبِغ الوضوء ثمّ یتنحّى حیث لایراه إنس فیشرف علیه، و هو راکع أو ساجد. إنّ العبد إذا سجد فأطال السجود نادى إبلیس: یا ویلاه! أطاع و عصیتُ و سجد و أبیت»
[6]. همان، ص 265: قال رسول اللّه صلى الله علیه و آله و سلم:« إذا قام العبد المؤمن فى صلاته نظراللّه إلیه- او قال- أقبل اللّه علیه حتى ینصرف، أظلّته الرحمة من فوق رأسه إلى أُفق السماء و الملائکة تحفّه من حوله إلى أُفق السماء، و الملائکة تحفّه من حوله، و من تناجی ما التفتَّ و لازلت من موضعک أبداً»
[7]. وسائل الشیعه، ج 4، ص 30: قال رسولاللّه صلى الله علیه و آله و سلم:« إذا کان یوم القیامة یُدعى بالعبد، فأوّل شیء یُسأل عنه الصلاة فإذا جاء بها تامّة و إلّازجّ فی النار»
[8]. وسائل الشیعه، ج 4، ص 25: قال رسول اللّه صلى الله علیه و آله و سلم:« لیس منّی من استخفّ، بصلاته لایرد علیَّ الحوض، لا واللّه لیس منّی من شرب مسکراً، لا یرد علیّ الحوض، لا واللّه»
[9]. همان، ص 42: عن أبیعبداللّه علیه السلام قال:« جاء رجل إلى النبیّ صلى الله علیه و آله و سلم فقال: یا رسول اللّه! أوصنی فقال:« لاتدع الصلاة متعمّداً؛ فإنّ من ترکها متعمّداً فقد برئت منه ملّة الإسلام»
[10]. همان، ص 43: جابر، قال. قال صلى الله علیه و آله و سلم:« ما بین الکفر و الإیمان إلّا ترک الصلاة»
[11]. بحار الانوار، ج 84، ص 260: قال النبىّ صلى الله علیه و آله و سلم:« إنّ الصلاة لما یُقبَل نصفُها و ثلثُها و رُبعُها و خُمسُها إلى العشر. و إنّ منها لما یلفّ کما یلفّ الثوبُ الخَلَقُ فیُضرَب بها وجهَ صاحبها، و إنّما لک من صلاتک ما أقبلت علیه بقلبک»
[12]. همان، ص 244: قال رسول اللّه صلى الله علیه و آله و سلم:« أیّما عبدالتفت فی صلاته، قال اللّه: یا عبدی! من تقصد؛ و من تطلب؟ أربّاً غیرى ترید؟ أو رقیباً سواى تطلب؟ أو جواداً خلاى تبغی؟ و أنا أکرم الأکرمین، و أجود الأجودین، و أفضل المُعطین، أُثیبک ثواباً لایُحصى قدرُه. أقبل إلىَّ فإنّی علیک مُقبِل، و ملائکتی علیک مقبلون. فإن أقبل زال عنه إثم ما کان منه. فإن التفت ثانیة أعاد اللّه مقالته، فإن أقبل على صلاته غفراللّه له، و تجاوز عنه ما کان منه، فإن التفت ثالثة أعاد اللّه مقالته، فإن أقبل على صلاته غفراللّه ما تقدّم من ذنبه، فإن التفت رابعةً أعرض اللّه عنه و أعرضت الملائکة عنه، و یقول: ولّیتُک یا عبدى! إلى ما تَولّیتَ»
[13]. امینى، ابراهیم، آشنایى با اسلام، 1جلد، بوستان کتاب (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم) - قم، چاپ: سوم، 1388.