پایگاه اطلاع رسانی آیت الله ابراهیم امینی قدس سره

دعا

دعا

 

دعا در لغت به معنای خواندن و خواستن با التماس است و در جایی انجام می‌گیرد که مدعو اوّلاً: عاقل و با شعور باشد و تقاضای دعا کننده را بشنود و بفهمد و ثانیا: قدرت اجابت آن‌را داشته باشد. بنابراین، هیچ‌گاه از جمادات و حیوانات چیزی را تقاضا نمی‌کنند. هم‌چنین از انسان عاجز نیز تقاضا نمی‌شود، مگر این‌که خیال کنند قدرت دارد. بنده‌ای که دست نیاز به سوی خدا برمی‌دارد و دعا می‌کند، بدین جهت است که او را حاضر و ناظر و مهربان و غنی و مقتدر می‌داند.

دعا کردن برای انسان یک نیاز طبیعی است، زیرا معلول و نیازمند است و آنچه دارد از خدا دارد، و بدون افاضات او لحظه‌ای باقی نمی‌ماند. در ذات و صفات و افعال به خدا وابسته است، بلکه عین فقر و ارتباط است. چنین موجود ناتوانی، در حلّ مشکلات و تأمین نیازهای خود چاره‌ای ندارد جز این‌که دست نیاز به سوی پروردگار خود که مالک او و غنی علی الاطلاق و فیاض است، بردارد و از او استمداد بجوید، و به وسیله زبان به نیاز ذاتی و وابستگی واقعی خود اعتراف نماید. دعا از نشانه‌های بندگی و تسکین دهنده آلام درونی و امیدوار کننده انسان برای ادامه زندگی است. اگر انسان در بحران و گرفتاری‌ها پناه‌گاه مطمئنی نداشته باشد چگونه می‌تواند  به زندگی ادامه دهد؟ و اگر در رفع گرفتاری‌ها به خدای قادر مهربان پناه نبرد به کجا و چه کس پناه ببرد؟

دعا یک عبادت بلکه از بهترین عبادت‌هاست، زیرا عبادت به معنای نهایت فروتنی و اظهار بندگی است، و همین معنا در دعا تحقق دارد. در قرآن و احادیث نیز دعا به عنوان عبادت به شمار رفته است. از باب نمونه:

قرآن می‌گوید: پروردگارتان گفت: مرا بخوانید تا اجابت کنم، کسانی که از عبادت من تکبر می‌کنند، به زودی با ذلت داخل دوزخ خواهند شد.[428]

در آیه مذکور ترک دعا استکبار از عبادت قلمداد شده است.

حنان بن سدیر از پدرش نقل کرده که گفت: به امام محمدباقر(ع) عرض کردم: بهترین عبادت‌ها چیست؟ فرمود: چیزی نزد خدا بهتر از این نیست که از او طلب کنند، و چیزی مبغوض‌تر از این نیست که از عبادتش تکبر ورزند و چیزی از او نخواهند.[429]

سیف می‌گوید: از امام صادق(ع) شنیدم که فرمود: دعا کنید، زیرا چیزی را نمی‌یابید که به اندازه دعا شما را به خدا نزدیک گردانَد. در امور جزئی نیز به خدا پناه ببرید، زیرا امور کوچک نیز به دست همان کسی است که کارهای بزرگ در اختیار اوست.[430]

حمّاد می‌گوید: از امام صادق(ع) شنیدم که فرمود: دعا کن و نگو: کارها تمام شده است. زیرا دعا عبادت است. خدا در قرآن می‌فرماید: « إِنَّ الَّذِینَ  یسْتَکبِرُونَ عَنْ عِـبادَتِی سَیدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِینَ ». و می‌فرماید: « ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکمْ ».[431]

بنابراین، دعا یک عبادت است که اگر با قصد قربت انجام گیرد، موجب تقرب به خدا و پاداش اخروی می‌شود. بنده باید همواره و در همه جا به درگاه قادر مهربان دست نیاز بردارد و حاجات خود را از او بخواهد. دعا می‌تواند به هر عبارت و هر زبانی باشد. و چه بهتر که از دعاهای مأثور از پیامبر و اهل بیت علیهم‌السلام استفاده شود، زیرا آنان به زبان دعا و نیازهای واقعی ما بهتر آشنا هستند.

 

یک سؤال و پاسخ

با این‌که خدا در قرآن وعده داده دعای بندگان را اجابت کند پس چرا در بسیاری از موارد دعا را اجابت نمی‌کند؟

قرآن می‌گوید: وقتی بندگانم درباره من از تو سؤال کنند، بگو: من نزدیکم و ندای آن کس که مرا بخواند اجابت می‌کنم. پس به ندای من پاسخ دهند و به من ایمان آورند تا هدایت شوند.[432]

در جواب گفته می‌شود: که خدای متعال در همین آیه مذکور اجابت را مشروط کرده به جمله «اذا دعان» یعنی فقط مرا بخواند. و این، نکته بسیار مهمی است. از آیه استفاده می‌شود که وقتی دعا به اجابت می‌رسد که بنده در باطن ذات و صمیم قلب فقط خدا را بخواند و به غیر او امید نداشته باشد. پس انقطاع از ما سوی اللّه و دست نیاز به سوی خدا برداشتن یکی از شرایط اجابت دعا است. هر جا شرط مذکور تحقق یابد، اجابت را نیز در پی دارد. ولی غالب دعاها این چنین نیست بلکه به صورت  عبارت‌هایی صادر می‌شود که با مفاهیم ذهنی همراه هستند ولی در باطنِ ذات به علل و اسباب طبیعی بیشتر دل بسته است. و چون دعای واقعی تحقق نیافته اجابت نیز به همراه ندارد؛ یعنی واقعا خدا را نخوانده تا امید اجابت داشته باشد.

از برخی احادیث نیز همین مطلب استفاده می‌شود:

سلیمان‌بن عمر می‌گوید: از حضرت صادق(ع) شنیدم که فرمود: خدای عزّوجلّ دعای بنده‌ای را که بدون توجه و از ظاهرِ قلب خدا را می‌خواند اجابت نمی‌کند. وقتی خدا را می‌خوانی، قلب خود را به سوی او متوجه‌ساز و یقین داشته باش که به اجابت می‌رسد.[433]

امیرالمؤمنین(ع) فرمود: خدای عزّوجلّ دعایی را قبول نمی‌کند که از قلبِ غافل صادر شود.[434]

حضرت موسی‌بن جعفر(ع) فرمود: جماعتی از اصحاب به حضرت صادق(ع) عرض کردند: چرا ما دعا می‌کنیم ولی مستجاب نمی‌شود؟ فرمود: چون کسی را می‌خوانید که او را نمی‌شناسید.[435]

موسی‌بن جعفر(ع) از پدرش جعفربن محمد(ع) از پدرانش، از حضرت علی(ع) از پیامبر(ص) نقل کرده که خدای متعال می‌فرماید: هر بنده‌ای که جز من به مخلوقی متوسل شود اسباب آسمان‌ها و زمین را بر روی او قطع می‌کنم، پس اگر از من سؤال کند نمی‌دهم و اگر مرا بخواند اجابت نمی‌کنم. و هر بنده‌ای که به من متوسل شود، نه بندگانم، آسمان‌ها و زمین را به ضمانت روزی او ملزم می‌کنم. پس اگر مرا بخواند اجابت می‌کنم، و اگر بخواهد می‌دهم، و اگر طلب مغفرت کند می‌بخشم.[436]

گاهی هم علت عدم استجابت دعا این است که خدای متعال خواسته زبانی بنده‌اش را بر طبق مصالح واقعی او نمی‌داند. و به همین جهت رعایت مصالح واقعی او را بر خواسته‌های زبانی‌اش ترجیح می‌دهد. معلوم است که هر انسان عاقلی در باطن ذات خواستار مصالح واقعی خویش است و اگر چیزی را از خدا می‌خواهد بدین جهت است که آن‌را از مصادیق مصالح واقعی خویش پنداشته است، به طوری که اگر توجه داشت که به مصلحت واقعی او نیست هرگز آن‌را از خدا نمی‌خواست. در چنین صورتی است که خدای متعال خواسته صوری او را نمی‌پذیرد و مصالح واقعی را ترجیح می‌دهد.

گاهی هم خدای مهربان رعایت مصالح اخروی بنده‌اش را بر اجابت خواسته‌های دنیوی او ترجیح می‌دهد. بنده‌ای را که دوست دارد، دعایش را مستجاب نمی‌کند تا همواره در حال دعا و راز و نیاز باشد و بدین وسیله به پاداش‌های عالی جهان آخرت نایل گردد.

در احادیث نیز بدین علت اشاره شده است:

اسحاق بن عمّار از امام صادق(ع) روایت کرده که فرمود: بنده مؤمن خدا را در حاجتی می‌خواند، پس خدای عزّوجلّ می‌گوید: حاجت بنده‌ام را تأخیر بیندازید. زیرا دوست دارم صدای او و دعایش را بشنوم. پس خدای متعال در روز قیامت می‌گوید: بنده من! تو مرا خواندی ولی من اجابت دعایت را تأخیر انداختم، و ثواب تو فلان و فلان است. و باز مرا درباره فلان چیز و فلان چیز خواندی و اجابت آن‌را به تأخیر انداختم و پاداش تو فلان و فلان باشد. در این هنگام بنده مؤمن آرزو می‌کند که  هیچ یک از دعاهایش در دنیا مستجاب نشده بود، تا پاداش بهتری در جهان آخرت داشته باشد.[437]

بنابراین، هیچ دعایی بی‌اثر نیست، و بندگان نباید از این عبادت مهم غفلت کنند.

سؤال دیگر و پاسخ آن: ممکن است کسی بگوید: دعا یک امر بی‌فایده است، زیرا چیزی را که بنده از خدا می‌خواهد یا از مقدّرات الهی است که علل طبیعی آن فراهم شده است، چنین امری بدون وجود دعا تحقق خواهد یافت، و دعا تأثیری ندارد. یا جزء مقدّرات الهی نیست و علل طبیعی آن فراهم نگشته است. در این صورت نیز دعا نمی‌تواند در تحقق آن تأثیر داشته باشد. زیرا خدای متعال هر چیزی را از طریق علل طبیعی به وجود می‌آورد. «ابی اللّه اَن یجری الاُمُور اِلاّ بِاَسبابِها.» و به هر حال، دعا یک امر بی‌فایده است.

پاسخ: در پاسخ گفته می‌شود که: اسلام نیز منکر تأثیر علل و اسباب طبیعی و نیاز معلول به وجود علت تامه‌اش نیست، ولی در مورد دعا می‌توان گفت که: جزء علل شی‌ء قرار می‌گیرد و با تحقق آن، علت تامه تحقق پیدا می‌کند که معلول را به دنبال خواهد داشت. بنابراین، خواسته دعاکننده در صورتی که مورد اجابت قرار گیرد، بدون وجود علت تامه تحقق نمی‌یابد. بلکه در پی علت تامه‌اش تحقق می‌یابد که دعا نیز یکی از اجزای آن است. اما اگر دعا تحقق نیافت چنین معلولی نیز وجود پیدا نخواهد کرد. بنابراین، به وسیله دعا می‌توان قضای الهی را تغییر داد.

در احادیث نیز بدین مطلب اشاره شده است:

حضرت صادق(ع) فرمود: به وسیله دعا قضایی که از آسمان آمده و استحکام یافته رد می‌شود.[438]

عمر بن یزید می‌گوید: از موسی‌بن جعفر(ع) شنیدم که می‌فرمود: دعا آنچه را مقدّر شده یا نشده رد می‌کند. راوی گفت: آنچه را مقدّر شده فهمیدم، مراد از آنچه مقدر نشده چیست؟ فرمود: تا این‌که وجود پیدا نکند.[439]

عبداللّه بن سنان می‌گوید: از حضرت صادق(ع) شنیدم که فرمود: دعا قضایی را که استحکام یافته رد می‌کند. زیاد دعا کن، زیرا دعا کلید رحمت و وسیله رسیدن به خواسته است. جز به وسیله دعا نمی‌توان به آنچه نزد خدا هست رسید. دری که زیاد کوبیده شد، امید است برای کوبنده بازگردد.[440]

ابو ولاّد نقل کرده که حضرت موسی‌بن جعفر(ع) فرمود: بر شما باد که دعا کنید، زیرا دعا برای خدا و خواستن از اوست، دعا بلایی را که مقدّر و حکم شده و جز امضای خدا باقی نمانده رد می‌کند، پس وقتی خدای عزّوجلّ خوانده شد، بلا را صرف می‌کند.[441]

 

بیندیشید و پاسخ دهید

1. دعا در لغت به چه معناست؟

2. انسان که دعا می‌کند خدا را چگونه می‌یابد؟

3. چرا انسان دست نیاز به سوی خدا برمی‌دارد؟

4. چرا دعا یک عبادت است؟

5 . شرط اجابت دعا چیست؟

6. چرا بعض دعاها به اجابت نمی‌رسد؟

7. وقتی خدا بنده‌اش را دوست بدارد، چه می‌کند؟

8 . وقتی خدا خواسته بنده را طبق مصالح واقعی او نداند، چه می‌کند؟

9. اگر کسی بگوید: «دعا بی‌فایده است» چگونه جواب می‌دهید؟

10. آیا خواسته دعا کننده بدون علل طبیعی تحقق می‌یابد؟

11. دعا چه تأثیری در تحقق خواسته دعا کننده دارد؟

 

[428] . « وَقالَ رَبُّکمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکمْ إِنَّ الَّذِینَ یسْتَکبِرُونَ عَنْ عِـبادَتِی سَیدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِینَ »؛ غافر، آیه 60.
[429] . حنّان بن سدیر عن أبیه قال قلت لأبیجعفر علیه‌السلام: أی العبادة أفضل؟ فقال: ما من شیء أفضلُ عنداللّه عزّ وجلّ من أن
یسأل و یطلبَ ممّا عنده، و ما من أحد أبغضُ إلی اللّه عزّ وجلّ ممّن یستکبرُ عن عبادتِهِ، و لا یسأل ما عنده؛ کافی، ج 2، ص 466.
[430] . سیف بن التمّار قال: سمعت أبا عبداللّه علیه‌السلام یقول: علیکم بالدعاءِ فإنّکم لا تقرَبون بمثله، و لا تترکوا صغیرة لصغرها أن
تدعوا بها، إنّ صاحب الصغار هو صاحب الکبار؛ کافی، ج 2، ص 467.
[431] . حماد بن عیسی عن أبیعبداللّه علیه‌السلام قال سمعته یقول: اُدعُ و لا تقل: قدفَرغَ من الأمر، فإنّ الدّعا هو العبادة، إنّ اللّه عزّ
وجلّ یقول: « إِنَّ الَّذِینَ یسْتَکبِرُونَ عَنْ عِـبادَتِی سَیدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِینَ » و قال: « ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکمْ »؛ کافی، ج 2، ص 467.
[432] . « وَ إِذا سَأَلَک عِبادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیسْتَجِیبُوا لِی وَلْیؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یرْشُدُونَ »؛ بقره، آیه 186.
[433] . سلیمان بن عمر قال: سمعتُ أباعبداللّه علیه‌السلام یقول: إنَّ اللّهَ عزّ وجلّ لایستجیبُ دعاءا بظَهر قلبٍ ساهٍ، فإذا دعوتَ فَاقبَل
قلبِک ثَمّ اَسْتَیقِینْ بالإجابةِ؛ کافی، ج 2، ص 473.
[434] . قال أمیرالمؤمنین علیه‌السلام: لا یقبل اللّهُ عزّ وجلّ دعاءَ قلبٍ لاهٍ؛ کافی، ج 2، ص 473.
[435] . موسی‌بن جعفر علیه‌السلام قال: قال قوم للصادق علیه‌السلام: ندعو فلا یستجابُ لنا؟ قال: لأنّکم تَدعون من لا تَعرفونَه؛ بحارالانوار،
ج 93، ص 368.
[436] . موسی‌بن جعفر علیه‌السلام عن أبیه جعفربن محمّد، عن آبائه عن علی علیه‌السلام، عن النبی صلی‌الله‌علیه‌وآله قال: یقول اللّه عزّوجلّ: ما مِن مخلوقٍ
یعتصِمُ بمَخلوقٍ دونی إلاّ قطعتُ به أسبابَ السماوات و أسباب الأرض من دونه، فإن سألنی لم أُعطه، و إن دعانی لم‌أُجِبْه. و ما من مخلوق یعتصمُ بی دون خلقی إلاّ ضَمّنتُ السماواتِ والأرضَ رِزقَه، فإن دعانی أجبتُه و إن سألنی أعطیتَه و إن استغفرنی غفرتُ له؛ بحارالانوار، ج 71، ص 155.
[437] . إسحاق بن عمّار عن أبیعبداللّه علیه‌السلام قال: إنّ المؤمن لیدعو اللّه عزّ وجلّ نی حاجته، فیقول اللّهُ عزّ وجلّ، أَخِّروا إجابتَه،
شوقا إلی صوتِه و دعائِه. فإذا کان یوم القیامة قال اللّه عزّ وجلّ: عبدی! دعوتَنی فأخّرتُ إجابتَک، و ثوابَک کذا و کذا، و دعوتَنی فی کذا و کذا فأخّرتُ إجابَتک و ثوابک کذا و کذا. قال: فیتَمنّی المؤمنُ أنّه لم یستَجبْ له دعوةٌ فی الدنیا ممّا یری من حُسنِ الثوابِ؛ کافی، ج 2، ص 490.
[438] . بسطام الزیات عن أبیعبداللّه علیه‌السلام قال: إنّ الدّعا یردّ القضاءَ و قد نَزلَ من السماءِ و قد أُبرِم إبراما؛ کافی، ج 2، ص 469.
[439] . عمربن یزید قال: سمعت أبالحسن علیه‌السلام یقول: إنّ الدّعاء یردّ ما قدقُدِّر و مالم یقَدّر، قلت: و ما قدقُدِّرَ عرفتَه، فما
لم‌یقدَّر؟ قال: حتی لا یکون؛ کافی، ج 2، ص 469.
[440] . عبداللّه بن سنان قال سمعت أبا عبداللّه علیه‌السلام یقول: الدعاء یردُّ القضاءَ بعد ما أُبرِم إبراما. فأکثر من الدعاء فإنّه مفتاحُ کلِّ
رحمةٍ، و نجاحُ کلِّ حاجةٍ، و لا ینالُ ما عند اللّه عزّ وجلّ إلاّ بالدّعاءِ، و أنّه لیس بابٌ یکثَرُ قرعُه إلاّ یوشک أن یفتحَ لصاحِبه؛ کافی، ج 2، ص 470.
[441] . أبو ولاّد قال: قال أبوالحسن موسی علیه‌السلام: علیکم بالدّعاءِ فإنّ الدّعاء للّه والطلب إلی اللّه یردّ القضاءَ و قد قُدِّر و قُضی و
لم‌یبق إلاّ إمضاءه، فاذا دعا اللّه عزّ وجلّ و سأل صرف البلاء صرفةً؛ کافی، ج 2، ص 470.