اول: مهریه سنگین[1]
مهریه چیزی است که مرد در هنگام عقد به زن، اهدا میکند. اصل مهریه در اسلام، مشروع است، و نشانه علاقه راستین مرد به زن است.
قرآن میفرماید:
مَهر زنان را به عنوان هدیهای از روی طیب خاطر به ایشان بدهید.[2]
در این آیه شریفه، «صَدُقه» (به ضم دال) از ماده «صدق» است و از آن رو به مَهر، صَداق یا صَدُقه گفته میشود که نشانه راستین بودن علاقه مرد به زن است.[3]
آنچه که امروزه، کار ازدواج را مشکل ساخته، مهریههای سنگین است که به هیچ وجه، مورد تأیید اسلام نیست. البته در اسلام، حد معیّنی برای مَهر معلوم نشده، اما همگان را به رعایت اعتدال دعوت کرده است. بعضی چنان مهریهها را سنگین میگیرند که گویی تمام افتخار و ارزش زن در آن خلاصه میشود و کم بودن مهریه را دلیل بر بیشخصیتی زن و زیادی آن را مایه افتخار و شخصیت میدانند. در برابر این گروه، بعضی نیز با مهریههای بسیار اندک یا به تقلید از غربیها اصلًا بدون مهریه به عقد یکدیگر درمیآیند. در حالی که مقدار معقول و متعادل مهریه، فلسفههایی دارد که این گروه از آن غافلند.
در اینجا احادیثی را نقل میکنیم که از مجموع آنها، اعتدال در مهریه به دست میآید:
امیرمؤمنان علی علیه السلام فرمود:
دوست ندارم مَهر زن، کمتر از ده درهم باشد تا با پولی که در مورد زنا پرداخت میشود تشابه نداشته باشد.[4]
همان بزرگوار علیه السلام که دستور میدهد مَهریهها را بسیار اندک و ناچیز نگیرید، در حدیث دیگری، از مَهریههای سنگین منع کرده میفرماید:
مهریههای زنان را گران و سنگین نکنید، زیرا سبب عداوت و کینهتوزی میشود.[5]
امام صادق علیه السلام فرمود:
مَهریه زنان رسول خدا صلی الله علیه و آله دوازده «اوقیه» و نصف بوده است و هر اوقیه، چهل درهم ارزش داشت و نصف اوقیه، مساوی با بیست درهم بود.[6]
پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرمود:
در مهریه آسان بگیرید، زیرا مرد، کابین (سنگین) زن را میدهد، اما در دلش از او کینه و دشمنی به وجود میآید.[7]
امام صادق علیه السلام فرمود:
شومی و ناخجستگی زن، زیاد بودن مهریه او و نافرمانی از شوهرش میباشد.[8]
از مجموع احادیثی که از پیشوایان معصوم علیهم السلام رسیده است و آنچه سیره آن بزرگان بوده به دست میآید که اعتدال در تعیین مهریه، امر مطلوبی است. متأسفانه امروزه، مهریه در میان ما به مشکل و مانعی بر سر راه ازدواج درآمده است، از مهریههای پانصد و هزار سکّه بهار آزادی و بلکه بیشتر، صحبت میشود و گاهی یک سفر حج و یک سرویس طلا و زیورآلات و صد و چهارده شاخه گُل رز هم ضمیمه آن میکنند.
تأسفانگیزتر آنکه گاهی بعضی دختران این مهریههای سنگین را به اجرا میگذارند؛ در صورتی که داماد، قدرت پرداخت آن را ندارد و به زندان میافتد.
این پندار، خام است که زیاد بودن مهریه، نشانه تشخّص به شمار رود و در این کار، دختران و خانواده، مسابقه بگذارند. به نظر من، مهریههای سنگین از آفتهای ازدواج است و باید از آن پرهیز کرد. اگر هدف از مهریه سنگین، جلوگیری از طلاق است، فکر اشتباهی است، چون اگر شوهر بخواهد طلاق بدهد، مهر سنگین مانع نمیشود، بلکه آن قدر زن را اذیت میکند تا مهرش را ببخشد و جانش را آزاد کند.
تقاضای مهریه زیاد، از نشانههای بدبینی به داماد است و موجب کدورت میشود. داماد بهتر است مهریه سنگین را نپذیرد، بلکه آن اندازه را قبول کند که توان پرداختش را داشته باشد.
در تغییر این شیوه غلط و دست و پاگیر یک تصمیم همگانی و تبلیغات گسترده فرهنگی، و در رأس آن صدا و سیما و دیگر وسایل ارتباط جمعی ضرورت دارد. امیدوارم مسئولان عالی رتبه کشور در حل این مشکل پیشقدم شوند.
مهریه حضرت زهرا علیها السلام[9]
ما برای همه کارهای خود از سیره معصومین علیهم السلام، الگوهای برجستهای داریم که باید به آنها تأسّی کنیم تا بتوانیم در مسیر رشد و کمال قرار گیریم.
در مورد ازدواج و خانواده- از جمله مهریه- این بزرگواران، اسوه ما هستند. در ادامه بحث مربوط به مهریه، در اینجا درباره مهریه بانوی بزرگ اسلام، حضرت زهرا علیها السلام سخن میگوییم.
تاریخ، ازدواج حضرت فاطمه علیها السلام با علی علیه السلام را چنین گزارش کرده است:
حضرت علی علیه السلام برای خواستگاری حضرت زهرا علیها السلام به حضور پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد: نیاز به ازدواج و تشکیل خانواده دارم، در خانه شما بزرگ شدهام و همیشه از الطاف شما برخوردار بودهام، اگر موافقت فرمایید با زهرا ازدواج کنم.
پیامبر صلی الله علیه و آله که علی علیه السلام را به خوبی میشناخت و از صمیم قلب، آرزوی چنین وصلتی را داشت، فرمود: برای صداق (مهریه) چه داری؟
علی علیه السلام عرض کرد: شما از وضع من کاملًا اطلاع دارید، تمام داراییِ من، یک شمشیر، اسب، زره و شتری است که با آن آبیاری میکنم.
حضرت صلی الله علیه و آله فرمود: به شتر نیاز داری، چون هم وسیله سواری توست و هم ابزار معاش، به شمشیر و اسب هم نیازمندی چون تو مرد جنگ و جهادی، اما بدون زره میتوانی زندگی کنی. بنابراین، زره را به عنوان صداق (مَهر) قبول میکنم.
رسول خدا صلی الله علیه و آله، موضوع را با دخترش زهرا علیها السلام درمیان گذاشت، زهرا موافقت کرد. رسول خدا صلی الله علیه و آله با همین مهریه حضرت زهرا علیها السلام را به عقد حضرت علی علیه السلام درآورد. پیامبر صلی الله علیه و آله زره را گرفت و به وسیله یکی از اصحاب به مبلغ پانصد درهم به فروش رسانید. با این مبلغ، جهیزیه سادهای برای زهرا علیها السلام خرید؛ عطر و بوی خوش، تهیه کرد و نیز ولیمه سادهای برای عروسی فراهم ساخت.
نکتهها
در این سیره پیامبر صلی الله علیه و آله چند نکته مهم قابل توجه است:
1. پدر عروس در تعیین صداق، وضع اقتصادی داماد را رعایت کرد.
2. مهر را نقد گرفت تا سنّتی باشد برای دریافت نقدی آن.
3. به مقدار تمکّنِ مالی، اکتفا کرد و چیزی را به عنوان دَین، بر ذمه داماد قرار نداد.
4. جهیزیه حضرت زهرا علیها السلام را از همین صداق، تهیه کرد.
دو نکته درباره مهریه[10]
درباره مطلوب بودن مهریه معتدل و سیره پیامبر صلی الله علیه و آله در تعیین مهریه حضرت زهرا علیها السلام بحث شد. در این جا دو نکته دیگر را یادآور میشویم:
1. مالک بودن زن بر مهریه
زن بعد از اجرای صیغه عقد، مالک مَهر میشود؛ چه پول نقد باشد و چه ملک، از همینرو میتواند آن را مطالبه کند و باید به او تحویل شود، اگر ملک بود منافع ملک به او تعلق دارد و باید به او پرداخت شود؛ مگر اینکه آن را ببخشد. شوهر از زمان خطبه خواندن هم باید بداند که مَهریه، دَین است و قصد پرداخت آن را داشته باشد وگرنه عقد واقع نمیشود و نزدیکی با او به منزله زنا میباشد. در این باره دو حدیث را نقل میکنیم:
امام صادق علیه السلام فرمود:
درباره مردی که با زنی ازدواج کرد و از اول قصد نداشته مهر او را ادا کند، فرمود: این شخص، زناکار محسوب میشود.[11]
آن بزرگوار علیه السلام باز فرمود:
هر کس که برای زن، مهری قرار دهد ولی قصد پرداختن نداشته باشد، به منزله دزد خواهد بود.[12]
مرد اگر در مهریه خانمش تصرف کند و آن را غصب نماید، مرتکب گناهی شده که قابل بخشش نیست، مگر اینکه همسرش را راضی نماید.
پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرمود:
خداوند متعال، هر گناهی را میبخشد جز گناه مردی که مزد اجیری را غصب کند یا مهریه همسرش را نپردازد.[13]
و نیز فرمود:
خدای سبحان هر گناهی را میآمرزد جز گناه کسی که مهریه زنش را به تأخیر اندازد یا مزد اجیری را غصب کند.[14]
2. مهریه، دَین است
نکته دیگر این است که ازدواج دختر و پسر و سخنانی که در آغاز، زده
میشود و تعهداتی که بسته میشود باید بر پایه صدق و صفا باشد. مهریه نیز از همان تعهدات مهمی است که مرد بدان ملتزم میشود و باید بداند که به گردن اوست و نباید بگوید مهریه را کی داد و کی گرفت. این حرف اشتباه است و از همان آغاز، مرد باید از زدن آن پرهیز کند.
البته زن هم نباید در گرفتن مهر به شوهرش سختگیری کند و او را در تنگنا قرار دهد. اگر شوهرش کاملًا در رفاه است میتواند مهر خود را طلب کند، در غیر این صورت، مطلوب آن است که چیزی نگوید و اسباب شرمساری شوهرش را فراهم نکند.
یک راه حل برای جلوگیری از مهریههای سنگین[15]
قبلًا گفتیم که مهریه سنگین یکی از موانع ازدواج است. درباره غیر ارزشی بودنِ مهریه سنگین، احادیثی نقل کردیم و سیره پیامبر صلی الله علیه و آله را در تعیین مهریه حضرت زهرا علیها السلام شرح دادیم.
به نظرم این کارهای فرهنگی در نقل سیره و تاریخ بسیار پسندیده است و ما دائماً باید مردم را به آن تذکر دهیم. اما در کنار اینها بهتر است به ریشهیابی هم بپردازیم و پیشنهادهای عملی ارائه کنیم.
راهحلی که برای جلوگیری از مهریههای سنگین در این خطبه ارائه میکنم این است که: باید برای زنان مطلّقه جایگاه امنی ایجاد کنیم تا پس از طلاق بتوانند به راحتی زندگی کنند. توضیح مطلب این است که:
به نظر بنده، علت اصلی مطالبه مهریههای سنگین، عدم اعتماد به آینده از سوی عروس و خانوادهاش میباشد. زن از آینده خود نگران است و احتمال میدهد که شوهرش پس از چندی نسبت به او دلسرد شود و به فکر ازدواج دیگری بیفتد و او را با چند فرزند رها کند و به دنبال خوشیهای خودش برود یا با بهانههای بیجا او را طلاق بدهد و زن بیپناه گردد یا ناچار شود به خانه پدرش برود یا تحت تکفل برادرش زندگی کند.
به طور خلاصه، برای خانمهای طلاق داده شده محل امنی وجود ندارد که نیازهای او را تأمین کند، از همین روست که دختر و خانوادهاش در مورد مهریه، سختگیری میکنند تا در این مواقع احتمالی، چیزی در اختیار زن باشد، هدف این است که اولًا: مرد در اثر عدم قدرت به پرداخت مهریه به فکر طلاق نیفتد. ثانیاً: همسرش را اذیت نکند و ثالثاً: اگر هم طلاق داد زن مهریهاش را بگیرد و تا چندی بتواند زندگی کند. متأسفانه جایگاه آبرومندی برای خانمهای مطلقه وجود ندارد.
آری، انگیزه اصلی مطالبه مهریههای سنگین همین است و راه درمانش نیز آن است که به فکر جایگاه امنی برای خانمهای مطلقه بود.[16]
* امینى، ابراهیم، ازدواج، موانع و راه حلها، 1جلد، بوستان کتاب (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم) - قم، چاپ: دوم، 1390
[1] تاریخ ایراد خطبه: 17/ 7/ 83
[2]. نساء، آیه 4:« وَآتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَةً»
[3]. مفردات راغب اصفهانى
[4]. وسائل الشیعه، ج 21، ص 253:« إنى لَأکرهُ أن یکونَ المهرُ أقلَّ مِن عشرةِ دراهِم لئلًا یُشْبِهَ مَهْرَ البِغىّ»
[5]. همان، ص 252:« لا تُغالُوا بِمهورِ النساءِ فَتَکونَ عَداوَةً»
[6]. همان، ص 246:« مَهَرَ رسولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله نسائه اثنتى عشرةَ أوقیةً و نشّاً و الأوقیةُ الاربعونَ درهماً وَ النشً نصف الأوقیةِ و هو عشرونَ درهماً»
[7]. میزان الحکمه، ج 2، ص 1182:« تَیاسَروا فى الصَّداقِ فَإنّ الرجلَ لَیُعْطِى المرأةَ حَتى یَبْقى ذلک فى نفسه علیها حَسِیکَةً»
[8]. میزان الحکمه، ج 2، ص 1182:« أما شُوم المزأةِ فَکثرةُ مَهرِها و عُقوقُ زَوجِها»
[9] تاریخ ایراد خطبه: 9/ 11/ 88
[10] تاریخ ایراد خطبه: 27/ 12/ 88
[11]. کافى، ج 5، ص 383 و وسائل الشیعه، ج 21، ص 266:« فى الرجلِ یَتَزَوَّجُ المرأةَ وَ لا یَجْعَلُ فى نفسِهِ أنْ یُعْطِیهَا مَهْرَها فهو زِنا»
[12]. وسائل الشیعه، ج 21، ص 266:« مَن أمْهَرَ مَهْراً ثُمَّ لا یَنْوِى قَضائَهُ کانَ بِمَنزلةِ السارقِ»
[13]. مستدرک، ج 15، ص 72:« إن اللَّه عزّوجلّ غافِرُ کلِّ ذَنْبٍ إلّارجلًا اغْتَصَبَ اجیراً أوْ مَهرَ امرئةٍ»
[14]. همان:« إن اللَّه غافِرُ کلِّ ذَنْبٍ إلّامَن أخَّرَ مَهْراً أو اغتصبَ اجیراً أجرَهُ»
[15]* تاریخ ایراد خطبه: 24/ 2/ 89
[16]. امیدواریم مجلس که گویا به فکر اصلاح قوانین خانواده است براى حل این معضل به طور صحیح چارهاندیشى کند و کارى نکند که وضع خانواده، بدتر از وضع کنونى گردد