تکالیف و احکام اسلام
انسان در نوع زندگى اجتماعى، معاشرتها و کیفیت ارتباط با دیگران، کسب و کار و مالکیت، انواع مبادلات مالى، ازدواج و روابط خانوادگى، تأمین امنیت اجتماعى، حقوق اجتماعى افراد، عدم تجاوز و تعدى، جلوگیرى از تزاحمها و اختلالها، کیفر دادن مجرمان و خلافکاران، ولایت و اراده جامعه، احتیاج به قانون دارد.
هم چنین در زندگى نفسانى و باطنى خود، چگونگى ارتباط با پروردگار جهان، کیفیت پرستش و مراسم عبادى، شناخت عوامل سعادت و شقاوت، آشنایى با مکارم و رذایل اخلاقى و شناخت راه پرورش و تکمیل نفس شدیداً نیازمند راهنمایىهاى پروردگار جهان است.
از آن جا که آفریدگار جهان، از شگفتىها و اسرار جسم و روح انسان آگاه بوده و نیازهاى مختلف و متنوع او را مىداند، احکام و قوانین لازم را جعل و به وسیله پیامبران فرستاده است. هم چنین برنامهها و دستورهاى لازم را براى تأمین سعادت نفسانى و اخروى، صادر کرده و توسط انبیا براى بشر ارسال داشته است. این مجموعه به صورت تکالیف یا بیان وظیفه در اختیار بشر قرار گرفته است. آنچه از جانب خدا توسط پیامبران براى بشر آمده، یا به صورت قوانین و احکام یا به صورت امر و نهى مىباشد.
احکام و دستورهاى اسلام بسیار گسترده و متنوع است که در کتابهاى حدیث، فقه، تفسیر و اخلاق مورد بحث و بررسى قرار گرفته است در اینجا به ذکر تقسیماتى که در احکام به عمل آمده اکتفا مىشود:
احکام تکلیفى و وضعى
احکام اسلام به دو دسته تقسیم شده اند: تکلیفى و وضعى.
احکام تکلیفى
وجوب، حرمت، استحباب، کراهت و اباحه را احکام پنج گانه تکلیفى مىنامند. در ذیل توضیح مختصرى در باره هر یک از این تکالیف مىدهیم:
واجب: انسان مکلّف وظیفه دارد آن را انجام دهد و ترک آن موجب گناه و کیفر مىشود.
حرام: مکلّف وظیفه دارد آن را ترک کند و فعل آن، موجب گناه و کیفر مىشود.
مستحب: انجام دادنِ آن مطلوب است و ثواب دارد، ولى ترک آن مجازات ندارد.
مکروه: فعل آن از نظر شارع بد و مبغوض است، اما انجام دادن آن، عقاب ندارد.
مباح: فعل و ترک آن از نظر شارع مساوى است.
احکام تکلیفى را بدین جهت تکلیفى مىگویند که در قالب اوامر و نواهى، وظایفى را بر عهده انسانها مىگذارند.
احکام وضعى
احکامى از قبیل: زوجیت، ملکیت، مالکیت، حریّت، رقّیت، ولایت، نیابت، شرطیت، مانعیت، جزئیت، سببیّت، حجیّت، صحت و بطلان را احکام وضعى مىنامند. این احکام، تکلیف و وظیفه نیستند، بلکه امورى هستند که شارع آنها را جعل کرده و آثارى را بر آنها مرتب ساخته است.
احکام تعبدى و توصلى
احکام تعبدى
هر عملى که در صحت آن، اخلاص و قصد قربت شرط شده باشد تعبدى نامیده مىشود؛ چه واجب باشد و چه مستحب. واجبات تعبدى مانند: نماز واجب، روزه واجب، غسل جنابت، وضو و تیمم براى نماز واجب، طواف واجب، حج واجب، زکات و خمس.
مستحباب تعبدى مثل: نماز مستحبى، وضو و غسل مستحب، قرائت قرآن، دعا، ذکر، حج و عمره مستحب، زیارت قبور پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم و ائمه معصومین علیهم السلام و مانند آن.
در همه اینها اخلاص و قصد قربت لازم است و اگر به قصد ریا و خودنمایى انجام بگیرند باطل بوده و باید دوباره تکرار شوند.
احکام توصلى
هر عملى که براى عمل دیگرى انجام مىگیرد و قصد قربت در آن شرط نیست، توصلى نامیده مىشود. و به دو نوع واجب یا مستحب تقسیم مىشود.
واجب توصلى مانند: جهاد در راه خدا، دفاع از اسلام و کشورهاى اسلامى، دفاع از مظلومان، امر به معروف، نهى از منکر، وفاى به عهد، کفن و دفن میّت، اداى دین، نفقه دادن، جواب سلام و نجات جان مسلمان.
این قبیل امور واجب توصلىاند که اگر به قصد قربت انجام بگیرند ثواب دارند وگرنه ثواب ندارند.
مستحبات توصلى: این قبیل امور ذاتاً مطلوب شارع مقدس اسلام هستند گرچه با قصد قربت انجام نگیرند. نهایت این که اگر به قصد قربت انجام بگیرند ثواب دارند، البته اگر بدون قصد قربت انجام بگیرند باز هم مطلوب حاصل شده؛ گرچه ثوابى برآن مرتب نخواهد شد. برخى از این احکام عبارتاند از:
تعاون در کار خیر، احسان به والدین، کمک به بىنوایان، احترام به معلم، ترحم به کودکان، احترام به بزرگسالان، صله رحم، خدمت به مردم، سعى در حل مشکلات مردم، برآوردن حاجت مسلمان، اطعام و مهماننوازى، خوشرفتارى با مردم، خوش اخلاقى، خشنود ساختن مؤمنان، عیادت بیماران، زیارت برادران مسلمان و تعلیم و تعلم و نشر علوم، دلجویى و نوازش ایتام، خوشرفتارى و احسان به خانواده و تشییع جنازه مسلمان.
واجب عینى و کفایى
وجوب به نوع دیگرى نیز تقسیم شده: عینى و کفایى.
واجب عینى: عملى که بر تک تک افراد واجب مىشود، به گونهاى که امتثال یک فرد موجب سقوط حکم از دیگرى نمىشود، مانند: نماز، روزه، حج، زکات و خمس.
واجب کفایى: از چند نفر خواسته مىشود که عملى را انجام دهند، به گونهاى که اگر یک نفر آن را انجام داد از دیگران ساقط مىشود. ولى اگر هیچ کدام انجام ندادند همه گناهکارند و مورد مؤاخذه قرار مىگیرند. مانند:
کفن و دفن میت، جهاد در راه خدا، دفاع از اسلام، امر به معروف و نهى از منکر، اشتغال به شغلهاى لازم مثل: پزشکى، قضا، زراعت، تجارت و غیر اینها.
بنابراین اگر یک یا چند نفر به مقدار نیاز مشغول شدند از دیگران ساقط مىشود. ولى اگر همه ترک کردند یا شاغلین به مقدار نیاز نبودند، همه عقاب مىشوند.
واجب تعیینى و تخییرى
وجوب، در یک تقسیم دیگرى به دو نوع تقسیم مىشود:
واجب تعیینى: فعل معینى بر مکلّف یا مکلّفین واجب مىشود که باید حتماً همان کار معین را انجام دهند؛ مانند: نماز، روزه، حج، و امثال آن.
واجب تخییرى: از مکلّف خواسته مىشود که یکى از دو یا چند عمل را انجام دهد؛ مثل کفاره افطار روزه در ماه رمضان که افطار کننده موظف است علاوه بر قضا، یکى از این سه کار را اختیار کند: آزاد کردن یک بنده، اطعام شصت فقیر یا شصت روز روزه که مکلف در انتخاب یکى از این سه کار مخیر است.
محرمات
در اسلام بعضى کارها حرام شمرده شده و بر ارتکاب آنها وعده عذاب و کیفر داده شده است. مانند: کشتن انسان بىگناه، زنا، لواط، ظلم، غصب اموال، سرقت، تصرف در اموال دیگران بدون اجازه و شرابخوارى، ربا دادن و گرفتن، خوردن گوشت حیوانات حرام گوشت، خوردن میته (حیوانى که ذبح شرعى نشده باشد)، به زنان نامحرم نگاه کردن، خلف وعده، تهمت زدن، دروغ گفتن، غیبت کردن، عیبجویى، رشوه گرفتن و دادن، خوردنِ غذاى نجس، فرار از جهاد واجب، ترک واجبات و بسیارى از کارهاى دیگر.
این قبیل کارها در اسلام به عنوان حرام معرفى شده و مسلمانان وظیفه دارند از آنها اجتناب ورزند.
سایر احکام
احکام اسلام در عبادات و محرمات خلاصه نمىشود، بلکه بسیار گسترده است و در همه شئون فردى و اجتماعى وجود دارند. در ذیل به ذکر برخى از عنوانهاى کلى آن اکتفا مىکنیم:
نجاسات و مطهرات
از نظر اسلام یازده چیز نجس است و از مسلمانان خواسته شده از آنها اجتناب نمایند، که عبارتاند از: بول، فضله حیوانات حرام گوشت، منى، مردار، خون، سگ و خوک خشکى، مسکرات، آبجو، کافر و عرق حیوان نجاستخوار.
مطهرات: مطهرات یعنى چیزهایى که نجاسات را تطهیر مىکنند. آنها نیز یازده مورد مىباشند، که مهمترین آنها آب است. در این جا مجال تفصیل آنها نیست، لذا علاقهمندان را به کتابهاى فقهى و رسالههاى عملیه ارجاع مىدهیم.
معاملات
احکام معاملات نیز در اسلام، بسیار گسترده است که به ذکر عنوانهاى کلى آنها اکتفا مىشود: مکاسب، خرید و فروش، انواع خیارات، ربا، حقالشفعه، اجاره، جعاله، عاریه، ودیعه، ضمان، حواله، قرض، مضاربه، مزارعه، مساقات، شرکت، صلح، وکالت، وقف، هبه، ارث، وصیّت، احیاء موات، ملکیت، تحجیر، لقطه، غصب و مانند آن.
احکام خانواده
اسلام در شئون مختلف خانواده نیز احکام و دستورهاى مفصلى دارد که به بعضى از عنوانهاى آن اشاره مىکنیم:
نکاح، مهر، حقوق متقابل زن و شوهر، رضاع و احکام اولاد، نفقه، نشوز، طلاق، عده طلاق، عده وفات، و امثال آن.
ولایت و حکومت
اسلام درباره ولایت و حکومت نیز احکام مفصل و گستردهاى دارد که به پارهاى از آنها اشاره مىکنیم:
اصل ولایت و حکومت اسلامى و ادله مشروعیت آن، کیفیت حکومت اسلامى، شرایط حاکم، اختیارات حاکم، وظایف حاکم، کیفیت انتخاب والى، وظایف کارگزاران حکومت اسلامى، اموال عمومى و بودجه حکومت، مالیات، زکات، خمس، جهاد، قضاء، شهادات، قصاص، حدود، دیات، و غیره.
احکام مربوط به خوردنىها و آشامیدنىها
احکامى مانند: شرایط ذبح شرعى و ذبح کننده، شرایط صید و امثال آن.