پایگاه اطلاع رسانی آیت الله ابراهیم امینی قدس سره

دستگاه گوارش

ما برای سلامت و ادامه حیات و توان حرکت و کار نیاز به غذا داریم. مواد مورد نیاز بدن ما در غذاهایی که می‌خوریم وجود دارند. ولی غالباً به صورت اولیه برای سلول‌های بدنمان قابل جذب نیستند بلکه باید هضم شوند، هضم غذا بدین معناست که با فعل و انفعالات فراوانی که در دستگاه گوارش انجام می‌گیرد؛ بعض مواد تبدیل به مواد دیگر و ذره‌های غذایی به ذره‌های بسیار ریزتر تجزیه می‌شوند تا برای سلول‌های مختلف بدن قابل جذب گردند. و این عمل بسیار مهم به وسیله دستگاه گوارش انجام می‌گیرد.

دستگاه گوارش عبارت است از یک لوله که از دهان شروع و به مخرج خاتمه می‌یابد. غذا در حال عبور از این کارخانه کوچک با صدها هزار فعل و انفعالات ظریف و شگفت‌انگیز هضم و قابل جذب می‌گردد، ریزه‌کاری‌های فراوانی به عمل می‌آید که فرصت ذکر همه آنها نیست به برخی از آنها به عنوان نمونه اشاره می‌شود.

لوله گوارش را به چند بخش تقسیم می‌کنیم و کار هر بخشی را به صورت کوتاه توضیح می‌دهیم:

دهان: در دهان چند عضو وجود دارد که فعالیت آنها در هضم غذا

تأثیر دارند: لب‌ها، زبان، دندان‌ها (با ترکیب مخصوص)، فک‌ها و سه جفت غده‌های بزاقی.

وقتی لقمه وارد دهان شد با لب‌ها درِ دهان را می‌بندیم تا غذا بیرون نریزد.

زبان در دهان می‌چرخد و لقمه را زیر دندان‌ها قرار می‌دهد. فک پایین، بالا و پایین می‌رود تا لقمه خوب جویده و نرم شود. و در همه این احوال غده‌های بزاقی مایعات و آنزیم‌هایی را بر روی لقمه ترشح می‌کنند که در هضم غذا و مرطوب شدن آن تأثیر فراوانی دارد. ترشّحاتِ غدّه‌های بزاقی در مواقع دیگر نیز ادامه دارد، دهان و زبان و لب‌ها را مرطوب نگه می‌دارند، سخن گفتن و نفس کشیدن را آسان می‌سازند در احساس چشایی نیز تأثیر دارند.

گلو و فرو بردن لقمه: در گلو سه راه وجود دارد: راه بینی، راه نای (که با آن نفس می‌کشیم) و راه مری، که به معده اتصال دارد. غذا نباید وارد راه بینی و  نای شود و گرنه مانع تنفس می‌شود و خفه می‌شویم. هنگامی که لقمه در دهان برای فرو بردن آماده شد زبان آن را جمع می‌کند و به سوی گلو می‌فرستد، در همین هنگام زبان کوچک به سمت بالا می‌رود و راه بینی را می‌بندد. راه نای نیز به وسیله عضوی به نام اپی‌گلوت بسته می‌شود، تنها راه باز، لوله مری است، لقمه وارد لوله مری می‌شود و با حرکت‌های دودی به سوی معده رانده می‌شود.

ماهیچه‌های حلقوی بخش انتهای مری (کاردیا) در حالت عادی منقبض است و از ورود محتویات معده به مری جلوگیری می‌کند ولی با رسیدن هر موج دودی به این ناحیه، انقباض ماهیچه‌ها از بین می‌رود و ورود غذا به معده آسان می‌گردد.

معده: مواد غذایی مدتی در معده توقف دارند. نوع غذاها در مقدار توقف تفاوت دارند. پس از ورود غذا به معده انقباض‌های ضعیفی در ماهیچه‌های آن ظاهر می‌شود. و به تدریج شدیدتر و تعداد آنها بیشتر می‌گردد. این انقباض‌ها به صورت امواج دودی از زیر (کاردیا) شروع می‌شود و در طول معده به سوی (پیلور) پیش می‌روند و در نزدیک پیلور شدیدتر و باعث نرم شدن مواد غذایی و مخلوط شدن آنها با شیره معده می‌شوند. در دیوار داخلی معده، غدّه‌های فراوانی وجود دارند که آنزیم‌ها و مایعات ویژه‌ای را بر روی غذا ترشح می‌کنند، با این عمل موادِ نشاسته‌ای تبدیل به گلوکز و مواد پروتئینی تبدیل به اسیدهای آمینه می‌شوند. و مواد غذایی به ذره‌های ریزتر، تجزیه و قابل جذب سلول‌های مختلف بدن می‌گردند. مواد غذایی با این فعل و انفعالات به صورت ماده‌ای خمیری شکل به نام (کیموس) در می‌آیند سپس به تدریج وارد (دوازدهه) می‌شوند.

دوازدهه: ابتدای روده باریک (دوازدهه) نامیده می‌شود. غذا در مسیر ورود به روده باریک ابتدائاً وارد دوازدهه می‌شود در این جا به وسیله لوزالمعده و کیسه صفرا مایعاتی روی آن تشریح می‌شود که در تنظیم و هضم غذا تأثیر دارند.

روده باریک: غذا در دوازدهه توقف ندارد بلکه از آن جا وارد روده باریک می‌شود. مواد حاصل از گوارش غذاها به وسیله روده باریک جذب و وارد خون می‌شوند، تا با گردش خون در اختیار همه سلول‌های بدن قرار گیرند. سطح داخلی روده باریک دارای چین خوردگی‌های فراوانی است که به آنها پرز می‌گویند. دیوار داخلی روده باریک دارای شبکه بزرگی از مویرگ‌های خونی است که مواد هضم شده غذایی را جذب و به کبد منتقل می‌شوند.

روده بزرگ: روده بزرگ، بخش نهایی لوله گوارش است. وقتی غذا وارد

روده بزرگ می‌شود ماده مفید و قابل جذبی در آن نمانده است. چیزی که در آن مانده عبارت است از مقداری آب، املاح و کمی مواد غذایی گوارش نیافته.

دیواره روده بزرگ آب و املاح را جذب می‌کند و در نهایت، مدفوعی نیمه جامد، شامل باکتری‌های زنده و مرده، مواد غیر قابل گوارش باقی می‌ماند که از راه مخرج، دفع و به بیرون رانده می‌شود.


امینى، ابراهیم، خداشناسى، 1جلد، بوستان کتاب (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم) - قم، چاپ: سوم، 1388